خدا شناسی

چرا خدا به ابليس دستور سجده داد؟

انجمن: 

چرا خدا به ابليس دستور سجده داد با توجه به اينكه او فرشته نبود چرا در جمع ملايك شد و دستور سجده گرفت؟

چرا بندگی؟

چرابندگان باید خدایی راکه پیامبران معرفی کرده اندرابپرستند.دربلادکفر بت های مختلفی بود.موسی وعیسی ومحمدهم یک بت رامی پرستیدند. مانندبت های دیگر که شکل واعجازگوناگون داشتند. اما این بت قوی تر بود واعجاز او وسیع تر.بنابراین لااله الا الله چه معنایی دارد؟ چرا مادرعصرکنونی بت آدم تا محمد رابپرستیم؟

شک در اثبات وجود خدا

سلام
لطفاً وجود خدا رو برای من اثبات کنید
من برام اثبات میشه اما باز هم شک میکنم نمیدونم چرا؟
یکم بعد اثبات باز شک میکنم کار هر روزم این شده خدا وجود داره؟ چرا ما نمیبینیمش؟ اصلاً کجای عالم هستیه؟ اگه ما کل عالم رو بگردیم میشه به خدا رسید؟
این سوال ها مغز من درگیر کرده
لطفاً خدا رو برای من جوری که به یقین برسونه اثبات کنید.

اگر خدا نامحدود است ؛ پس ما چه هستیم؟

بسم الله الرحمن الرحیم

سوالی که کلا ذهن منو درگیر کرده و هر چند وقت یکبار به ذهنم خطور میکنه و باعث میشه کلا به دین شک کنم اینه :


اگه خدا نامحدود هستش، یعنی کامل و بسیط هستش، پس ما این وسط چه هستیم ؟

توضیح بیشتر سوال :

وقتی سوال میشه چرا خدا میتونه ازلی ابدی و همیشگی باشه، چرا خدا میتونه خالق جهان باشه ولی ما نمیتونیم، گفته میشه چون خداوند غنی هستش ( کامل هستش ) ولی ما ناقص هستیم .

حالا سوالی که پیش میاد اینه که اگه خدا کامله یعنی هر چی کمالات من دارم خدا هم داره، خب مثلا من آگاهی دارم، خدا هم این آگاهی رو عینا داره ...

پس میشه گفت آگاهی من زیر مجموعه ی آگاهی های خداست، بنابر این میشه گفت من جزئی از خدا هستم، بنابر این وقتی من تصمیم میگیرم مثلا یک لیوان آب بخورم خدا هم همون تصمیم رو گرفته !

وقتی من تصمیم میگیرم یک گناه بکنم ! آهان مساله اینجاست، من تصمیم گرفتم یک گناهی بکنم که خدا تصمیم گرفته اون کارو نکنم ! خیلی عجیبه نه ؟ چطور همچین چیزی ممکنه ؟

چطور ممکنه من بخوام کاری بکنم که خدا نمیخواد ؟ مگه من جزئی از خدا نیستم ؟ مگه خدا نامحدود نیست ؟ پس اگه خدا میخواد کاری نشه در واقع منم نمیخوام اون کار بشه ! نه من ، هیچکس نمیخواد چون غیر خدا چیزی وجود نداره و خدا نامحدوده !

پس دو حالت داره یا خدا محدوده که در این صورت دیگه نمیشه گفت خدا کامله ! یا خدا نامحدوده که در این صورت شامل حال منم میشه ! چون حدی نیست که بخواد بین خدا و من باشه ؟

به عبارت دیگه من موجودم ( یک موجود ) خدا هم وجوده ( همه ی موجودات ) پس چطور خدا میتونه تصمیمی بگیره ولی من با اون تصمیم مخالف باشم ؟

اگه من وجود دارم ، خدا هم وجود داره ، وجود من مثلا یک درصده، وجود خدا صد در صده، چطور اون یک درصد من روی صد در صد خدا تاثیر نمیزاره ؟ یا بهتر بگم چطور صد در صد خدا بدون یک درصد من کامله ؟

توجه :

این سوالو من خیلی وقته دارم ولی اینقدر شفاف و مستقل بیان نکرده بودم ( یادم نمیاد ) ، بیشتر مشکل من هم از همین سواله پس عاجزانه خواهش میکنم بزارین این تایپک منتشر بشه و کارشناس جواب بده حتی اگه تکراری باشه، و جدا خواهش میکنم از به کار بردن مسائل فلسفی گنگ و نامفهوم پرهیز کنید چون اون موقع من خسته میشم و چیزی نمیفهمم ! و سوالم برام باقی میمونه .

اگرم مجبور شدید اصطلاح فلسفی به کار ببرید، کاملا توضیح بدید یعنی چی و چیزی که هرگز نشه فراموش مثال هستش، حتما مثال بزنین تا مطلب جا بیوفته !

شنیدم بعضی ها میگن رابطه ما با خدا مثل دریا و کف های روی آب هستش ، خب کف های روی آب جزئی از دریا هستن یا نیستن ؟ اگه هستن پس هیچ، اگه نیستن دریا ناقصه و چیزی هست که دریا نداره و اون کف هستش !

یا مثلا نمیگن رابطه ما مثل انعکاس تصویر یک گل در آینه هستش، خب گل اون آینه رو داره یا نداره ؟ اگه داره که هیچ ، اگه نداره پس گل ناقصه !

ببخشید طولانی شد میخواستم کامل مساله رو تشریح کنم !

چه زمانی خداوند ابراهیم را دوست گرفت؟

وَمَنْ أَحْسَنُ دِینًا مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ وَاتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَاتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلًا«125»
و دین چه کسی بهتر است از آن کس که خود را تسلیم خدا کرده و نیکوکار است و از آیین ابراهیم حق‏گرا پیروی نموده است و خدا ابراهیم را دوست گرفت

سلام

چه زمانی خداوند ابراهیم را به دوستی دعوت کرد ؟

بررسی امکان اثبات خدا از طریق خودشناسی و چگونگی آن نسبت به دانش شناسی

انجمن: 

با سلام

گفتگویی در پیام های خصوصی بین اینجانب aminjet و جناب armandaneshjoo در خصوص امکان اثبات خدا از طریق معرفت نفس صورت گرفت که نهایتاً توافق شد در صورت تأیید تاپیک با قرار دادن سیر گفتگوها در موضوعات سایت،در ادامه از حضور کارشناسان سایت و همچنین دیگر کاربران نیز استفاده شود. بنابراین جهت شروع بحث و ایجاد امکان ارجاع آن به کارشناس مربوطه (که ترجیحاً بهتر است که تخصصشان در خودشناسی و ارتباط آن با دانش شناسی باشد) لازم است این فرصت فراهم شود که چند پست قبل از ارجاع به کارشناس من از پیامهای خصوصی کپی پیست نمایم.
اما سوال محوری جهت جهت دهی اصلی به بحث موارد زیر است:

- برای شروع شناخت هستی (شامل خدا ، جهان و ... ) کدام در اولویت است؟ خودشناسی یا دانش شناسی؟
آیا دانش شناسی را اولویت قرار دهیم و سپس بر پایه آن به بررسی وجود و عدم وجود نفس و خدا بپردازیم یا این کار اشتباه است و باید دانش شناسی ما بر پایه خودشناسی باشد؟
- آیا تصدیق وجود بر تصدیق وجود نفس اولویت دارد و این دو بر تصدیق وجود علم و استفاده از آن برای شناخت جهان هستی از جمله خدا اولویت دارند یا خیر؟

با سپاس فراوان

------------------------------------------------------------------------------------
شروع گفتگو
aminjet خطاب به armandaneshjoo :

ظاهرا در دانش شناسی ای که بهش رسیدین محور رو پزیتیویسم قرار دادین. یعنی اثبات از طریق ادراک حسی. یعنی هر سیستم شامل 1- شیء مورد ادراک، 2-ادراک کننده و 3-وسیله ادراک هست و این سه را جدای از هم موضوع علم انسان نمی دانید. از این طریق هر چه از تجربه حاصل بشه موجود است و غیر آن را باور ندارید. بنابر این به چیزی جز ماده نمی رسید. پزیتیویسم زیربنایش طوری طراحی شده که از اولش پیداست که قرار هست آخرش چه باشد و هر قدر هم علم بشر پیشرفت کند بیشتر ماده را می شناسد. و در حوزه خدا نمی تواند نظر دیهد و بنابر این از این طریق بدهی است که خداناباور می مانید.

در معرفت شناسی که من بهش دارم می رسم محور انسان هست. و بداهت این که "بودنی در کار هست". و خودم وجود دارم. سپس به بودن غیر خودم شک می کنم و به آنچه از طریق ادراک حسی دریافت می کنم اعتماد کامل ندارم. به همین دلیل در ابتدای کار هنوز وجود "ماده" برایم اثبات نشده است. از نظر من، اگر ما در تلویزیونی که ذهن در درون خود برای ما فراهم کرده زندگی می کنیم، آنچه ما می بینیم با آنچه حقیقتا در بیرون از ما جاری است شاید متفاوت است. ما هرچه در علومی که از تجربه حسی به دست می ایند جلو می رویم بیشتر دنیای تصاویر درونی خود و "نحوه ادراکِ دستگاهِ حسیِ خود از حقیقتِ خارج از خود را کشف می کنیم نه عین حقیقت خارج از خود را".
----------------------------------------------------------------------------------

آیا مشاهده و اتفاق افتادن چندین کرامت و یا چیزی شبیه معجزه برای انسان می تواند نشان دهنده خدا باشد؟

انجمن: 

سلام و عرض ادب

اگر چندین کرامت و یا بگویید چیزی شبیهه معجزه در زندگی انسان اتفاق افتاده باشد ایا این مسائل می تواند
بیانگر وجود خدا باشد ؟

با تشکر

برچسب: 

چرا صفات خدای ادیان با خدای فلسفه متفاوت است؟

انجمن: 

سلام

چرا صفات خدای ادیان با صفات خدا در فلسفه متفاوت است ؟

متشکرم

برچسب: 

خداشناسی مهم تر است یا شیطان شناسی؟

سلام علیکم و رحمه الله
از معصومین نقل شده است که "ترک گناه واجب تر است از انجام واجبات!"
****************
از همان زمان که آدم ابوابشر (ع) تحت تاثیر وسوسه های شیطان قرار گرفت و بهشت برین را به سیبی (یا گندم ویا ...) بفروخت ...تا امروز و .....تا قیام حضرت مهدی (عج)...هر جا که انسان در برابر دستورات خدای سبحان طغیان و سرکشی می کند در واقع اسیر نفس و وسوسه های شیطانی شده است.اگر انسان شیطان شناس خوبی باشد,مسلما شکست نخواهد خورد.
در مبارزه ما دو ابزار داریم : 1- حمله 2- دفاع
اگر دفاع ضعیف باشد, باخت حتمی است ولی اگر دفاع خوب باشد ولی حمله ضعیف باشد, حداکثر نبرد نه باخت هستیم!
اگر هم حمله و دفاع هردو خوب باشد که نور علی نور است.
ما در مبارزه, اگر حریف (دشمن) را خوب بشناسیم, میتونیم دست او را بخوانیم و همیشه یک برگ برنده داشته باشیم.
همیشه چه در مدرسه و چه در خانه و مسجد و .... همیشه صحبت از خداشناسی است چه علمی, چه فلسفی و چه از روی روایات و ...ولی کمتر به مبحث شیطان شناسی پرداخته می شود.
وقتی به زندگیها و یا حتی به تاریخ نگاه می کنم, می بینم که عموم مردم و از جمله خود من, چقدر در برابر شیطان ضعیف عمل کردیم, چه راحت گول شیطان را می خوریم!دقیقا مثل پینوکیو که مثل آب خوردن گول روباه مکار و گربه نره را میخوره, اون یه کارتونه و ما هم که از بیرون نگاه می کنیم به نظرمون از این خطر مبری هستیم...ولی وقتی به عموم جامعه نگاه میکینم...چه راحت مردم اسیر شیطان میشن! هر کسی به یک راه! یکی اسیر پول و ثروت میشه و ازش بت میسازه, دیگری اسیر شهوت و یکی پست و مقام و دیگری عیش و نوش و الواتی ...همه و همه داریم دین و آخرتمون را می بازیم ...مگر "مخلصین"....همه را شیطان داره اغوا میکنه!
تو همین سایت تاپیکهای زیادی در مورد معرفت نفس و خداشناسی و براهین اثبات خدا و ....زده شده ولی کمتر به شیطان شناسی پرداخته شده!
از همه بدتر اینکه اکثراً (متاسفانه حتی مسلمانان) حتی به اصل وجود شیاطین هم اعتقادی ندارند و بعضا با تعابیری مثل (شیطان وجود خارجی نداره و در واقع همون نفس انسانه و ...)برخورد می کنن...در حالیکه این مخالف نص صریح قرآن هست.شیطان وجود داره و شبانه روز با تمام قوا به قسمی که خورده پایبنده و داره همه انسانها را گمراه میکنه...(مگر بندگان مخلص را) ...و انصافا هم که خیلی خوب عمل کرده!هر دمی را غنیمت میشماره....به همه آدما و به تمام مکانها سر میزنه, هیچ جا و هیچ کسی را دست کم نمیگیره...از قمار خونه و فاحشه خونه گرفته تا مسجد و کلیسا و خانه ها و کوچه ها و دفتر ها و گوشیها و کامپیوتر و تاکسی و اداره و بازار و مدرسه و ....حاج آقا و حاج خانم و مدیر و رئیس و مرئوس و کارمند جزء و کارگر و بیکار و باسواد و بی سواد و نماز شب خون و بی نماز و مشروب خور و ....همه و همه و همه را مورد هجوم قرار میده ولی حالا این بین کیا جون سالم به در می برن؟...فقط مخلصین...و چه اندکند این مخلصین!
در این خصوص می خواستم ابتدا نظر کارشناس و کاربران را بدانم و اگر هم امکانش هست کارشناس محترم یک سلسله مباحث شیطان شناسی را آغاز کند.

تثلیت و یک جواب!

انجمن: 

سلام، خب همه‌ی ما میدونیم که تثلیت از نظر عقلی مشکل داره و امکان‌پذیر نیست. یه جواب تازه ای البته شاید برای من تازه هست، یه جا خوندم که خودم جواب نداشتم براش، اگه میشه این جوابی که الان می‌نویسم و از یه سایت تبلیغ مسیحیت بود رو نقد کنین برام، نمیخوام این سوال برام بی جواب بمونه هرچند ک باور دارم تثلیت رد شد هست اما برای رد دلیل زیر چیزی ب ذهنم نرسید:

*صورت سوال این بود:

چگونه ممکن است خدا در آن واحد هم سه نفر و هم یک نفر باشد؟

*جوابی که داده بود:

"بهترین پاسخ برای این سؤال اینست که این موضوع یک راز الهی می‌باشد!‌ چیزهایی وجود دارند که ما نمی‌توانیم آنها را به خوبی درک کنیم. اما با این وجود می‌دانیم که آنها حقیقت دارند. درک بسیاری از حقایق ممکن است برای ما مشکل باشد. فقط به این مفهوم که خدا بی‌نهایت است، و یا این ایده که او تمام کائنات را از هیچ ایجاد کرده است بیاندیشید! هر دو برداشت صحیح می‌باشد، هرچند که درک واقعی آن پیچیده و فراتر از ذهن ماست! آموزه‌ی تثلیث درست همینگونه است.

یک راه خوب برای درک نسبی مفهوم تثلیث اینست که به عنوان مثال آب را که به ۳ حالت فیزیکی وجود دارد در نظر بگیریم. آب می‌تواند به حالت‌های مایع، جامد (یخ) و گاز (بخار آب یا بخار) موجود باشد، اما در هر سه حالت همچنان ماهیّت آب ثابت است.
کشف کنید که چگونه می‌توانید با خدا رابطه داشته باشید
یوحنّا ۱۴:۹یوحنّا ۱۰:۳۰"