روحانیت

تاریخچه پیدایش روحانیت در شیعه

انجمن: 
لطفا این شبهه جدید را پاسخ بفرمائید تاریخچه آخوندیسم در ایران بر اساس شواهد تاریخی ؛ دولت انگلیس ، قبل از فرستادن برادران شرلی به ایران ، فردی بنام مقصود علی را که یک هندی الاصل در لباس دراویش بود را روانه ایران میکند . مقصود علی با کسوت درویشی اطلاعات زیادی را در در مورد فرهنگ و آداب و رسوم و مسائل داخلی ایران ، در اختیار دولت انگلیس قرار میدهد . بعدها برادران شرلی بر اساس اطلاعات مقصود علی وارد ایران میشوند . درویش علی چنان به زبان ایرانی تسلط داشت که حتی شعر فارسی میسروده است . او ، اولین ویروس شومی بود که انگلیس روانه ایران کرد . و همین درویش علی صنعت ملاسازی و اخوند سازی را در ایران راه اندازی کرد .ورود مقصودعلی ، سال ۹۹۸ هجری گزارش شده است . در این زمان خانقاه های زیادی در ایران وجود داشت . گرداننده های خانقاه را مجلس آرا میگفتند . از آنجا که مقصود علی درویش بود و شغلش مجلس آرایی خانقاه بود ؛ به مجلسی معروف شد . این آقا ، پدر مجلسیهای معروف میباشد .شاه عباس در سال ۱۰۰۲ هجری ؛؛ بنا به دلائلی با صوفیان و دراویش به مخالفت بر میخیزد و شروع به مبارزه و کشتار آنان میکند . (در صورتیکه خود در ابتدا از طرفداران صوفیان بود) این مبارزه بقدری شدید و پر از تعصب بود که مقصود علی بناچار از ایران میگریزد و دو پسرش بنامهای محمد تقی و محمد صادق را در ایران جا میگذارد . محمد صادق هنگام فرار پدر ؛ فردی نابالغ بوده و در بزرگسالی به صوفیان می پیوندد و بدون ترس به خانقاه رفت و آمد داشته است . این محمد صادق ، همان علامه مجلسی اول میباشد . بعد از مرگ شاه عباس ؛ پسرش شاه صفی به سلطنت میرسد و در ادامه کار پدرش ، به کشتار صوفیان ادامه میدهد .علامه مجلسی نیز به حمایت از شاه صفی دستور قتل صوفیان را میدهد و وقتی مردم به او اعتراض میکنند که چرا صوفیان را میکشی در حالیکه پدر خودت نیز یک صوفی بود ؛ میگوید : پدر من یک درویش واقعی نبود ؛ برای رسوخ و نفوذ در صوفیان و کسب اخبار ، به لباس دراویش در آمده بود . در واقع پدر علامه مجلسی اول ؛ جاسوس شاه عباس بوده است . پسرش محمد صادق هم جاسوس شاه صفی بوده است در بین دراویش . و بهمین دلیل بدون ترس از شاه به خانقاه رفت و آمد میکرده است . چیزی نمیگذرد که محمد صادق هم مورد غصب شاه صفی قرار میگیرد و مانند پدرش مجبور به فرار به هندوستان میشود . علامه مجلسی اول هم دو پسر داشت به نامهای عبدالله و عزیز الله عبدالله را با خود میبرد و عزیز الله در ایران میماند . او به ثروت بسیار زیادی دست مییابد که مشخص نیست منبع و ریشه اینهمه ثروت از کجا پیدا میشود . چندی بعد،محمد تقی که عموی علامه مجلسی بوده ؛ از طرف انگلیس،با شخصی بنام مراد هندی به عراق فرستاده میشود . مراد در آنجا خود را سید مراد معرفی میکند و لقب سید از اینجا ببعد وارد فرهنگ ما میشود . زیرا او خود را سید مراد هندی معرفی میکند . محمد تقی هم پسری داشته بنام محمد باقر که در عراق تحصیل میکرده . چندی بعد محمد تقی به اتفاق سید مراد و منشی های فراوانش و پسران سید مراد به ایران برمیگردند . محمد تقی با ثروت بسیار زیاد خود که هیچگاه مشخص نمیشود از کجا بدست آورده است ، حوزه های علمیه مذهبی متعددی در ایران براه می اندازد و طلبه های زیادی را جذب حوزه های علمیه خود میکند و به آنها آموزش میدهد و باصطلاح آخوند تربیت میکند . ماموریت محمد تقی مجلسی ؛ رواج خرافات تا سر حد افراط در بین مردم بوده است .زیرا انگلیس متوجه شده بود که تنها راه سلطه بر ایرانیان ؛ رواج خرافات و تفرقه افکنی در بین آنهاست . که البته تشخیص درستی هم بوده است. محمد تقی در ادامه کار خود ؛ شروع میکند به نوشتن کتابهای خود.با همان نام خودش یعنی علامه مجلسی . محمد تقی برای تمام امور و اوقات شیعیان ؛ از بدو تولد تا لحظه مرگ؛ دعاهای مخصوص را اختراع میکند. هر روز هفته یک دعا؛هر روز ماه یک دعا ؛ هر مراسم یک دعا و آداب وتعقیبات نمازهای مختلف . آنقدر دعا که هیچکس در واقع نمیتواند تمام انها را انجام دهد . منشی های او موظف میشوند که به سراسر ایران رفته و کتب و دعاهای او را تبلیغ کنند . محمد تقی یکی از فرزندانش را به ازدواج یکی از سادات در میاورد و از آنرو کلمه طباطبایی را ابداع میکند و پس از آن فرزند دو سید را طباطبایی مینامند . پس کلمه سید و طباطبایی یادگار مجلسی هاست. دخترش را هم به محمد اکمل میدهد . که نوه اش میشود وحید بهبهانی معروف . همان که اجتهاد و تقلید در شیعه را اختراع میکند.پس از او پسرش محمد باقر مجلسی؛ کار پدر را ادامه میدهد . بعد از محمد باقر مجلسی ؛ پسرش میر محمد حسین ادامه دهنده کار میشود .از آنروز تا کنون ؛ بیشتر امامان جمعه ؛ فرزندان میر محمد حسین بوده اند . میر محمد حسین مجلسی ؛ همان آخوندیست که باعث شکست ایرانیان از افغانها شد.  

شبهاتی در مورد روحانیت و اسلام

سلام مطلب زیر رو در اینترنت مشاهده کردم و تحت تاثیر قرار گرفتم و فکر میکنم افراد دیگری رو هم تحت تاثیر قرار دهد خداوند توفیق داد و با سایت شما اشنا شدم و میخواستم خواهش کنم تا لطفا دقیق به همه شبهات ایجاد شده پاسخ بدید    سلام می کنم همیشه راجب روحانیون فکر می کنم .اوایل احترام زیادی قایل بودم .سال ۵۷ نوعی دلتنگی برای مذهب و نشانه های ان در مردم ظاهر شد .زندگی مردم درون اتوبانی از پیشرفت قرار داشت و حرکت می کرد .روحانیون یاد اوری کردند که پول و در امد نفت را بستگان شاه به مصارف شخصی می رسانند !! پس از پیروزی انقلاب امروز روحانیون دیگر ادرسی به نام پول نفت به مردم نمی دهند به جای ان دنیایی را ترسیم می کنند از شهادت و جنگ با ظالمان دنیا . وقتی سال ۵۷ روحانیون عمده انتقاد را به سازمان امنیت می کردند و وجود زندانیان سیاسی را دلیل ستم گری رژیم می دانستند مردم بشدت به انها اعتماد داشتند .تصور بنده در نوجوانی این بود که پاکتر از یک روحانی شیعه نیست و ما دیگر فساد نخواهیم دید و البته فساد هم ندیده بودیم فقط شنیده بودیم . روجانیون در ابتدا بسیار به مردم و فرهنگ انها نزدیک بودند .هر گز از کراوات نفرت نداشتند .بازرگان با کراوات در محضر حضرت امام می ایستادند و گزارش می دادند . اما ……. به تدریج وقتی روحانیون امور را به دست گرفتند مسایل تغییر کرد .سازمان امنیت لازم هست ……زندانی سیاسی ….ظاهر و لباس ……ومهمتر از همه من شهروند معمولی بدون جرم و سابقه خاصی مثل میلیونها نفر دیگر به حال خودمان رها شدیم تا نان از زیر سنگ در بیاریم …. اعتقادی دارم که در ان نمی بایست به کسی توهین مستقیم کرد .من قادرم حرف بزنم بنویسم و شرح بدم چرا دشنام و توهین ؟ دوگانگی رفتار روحانیون در هنگام انقلاب و پس از ان باعث شد اعتماد بخش عمده ای از مردم همان ابتدا از میان برود ولی برخی مثل بنده هنوز ادامه دادم . تصورم این بود که انها درست می گویند …اسلام هراس ایجاد کرده بود زیرا داشت دنیا را دوباره درست می کرد .برای همین غرب مفابله می کرد . هنوز اثار تعصبات روحانیون در مورد هنر هم انچنان ظاهر نشده بود اما انها نشان دادند که با موسیقی کلا مشکل دارند . پس می بایست با ان خداحافظی کنیم .روحانیون از این مظهر فساد اصلا دل خوشی ندارند .امکان داره از جانشان بگذرند اما موسیقی …. حتی در کشوری که زادگاه دین اسلام هست چنین سخت گیری دیده نشده .در برابر انتقاد می گویند که ما دنبال اسلام واقعی هستیم که البته ما را موظف به کشف اعماق فرامین مذهبی می کند .روحانی که اجازه نمی داد فرزندش تلویزیون نگاه کند اکنون می خواست سیاست هایی مانند اداره تلویزیون و رادیو را تنظیم کند!!!! به تدریج مردمی مثل من دیگر کشوری نداشتند روحانیت مدل سال ۵۷ کنار مردم است و در مقابل هر چه که بر علیه مردم هست موضع می گیرد .در امد مختصر دارد و منقد اشرافیت هست . اما روحانیت مدل ۹۶ حقایق اتفاقات را علنا تحریف می کند !در امد دارد و لباسش نو هست .رنگ فانتزی تر دارد و به نماینده گی مجلس کمتر فکر نمی کند . به چیزی که مردم را واقعا تهدید می کند اعتراض نمی کند . قبل از انقلاب چقدر ما از ربا شنیدم که روحانیون از جهنم می ترساندند نزول خوار را .اما الان بانکهایمان روی نزول خواران را سفید کرده و روحانیون مشکلی ندارن !!! فقر سایه زشتش را بر ایران انداخته و روحانیون ساکتن !!! راستی چرا این برادران فقر می اورن ؟ایا انها مقصرن در فقیر شدن مردم ؟ چرا روحانیت نمی تواند راه حل برای فقر داشته باشد ؟ همه می دانیم که روحانیت مسول در ایران به دنبال جهانی کردن نسخه خاص و اصل اسلام در تمام دنیاست….می گوید که خداوند پشتیبان ماست و تردیدی ندارد . در حالیکه همه نگرانی روحانیت گسترش اسلام هست …صنعت و خدمات و کشاورزی ایران به تدریج در اثر عدم توجه از بین می رود. از سویی وقتی برای جهانگشایی نیاز به قدرت نظامی داریم , دنیا انواع تحریم ها را هم وضع می کند . ابتدا می گویند که این تحریمها حتی باعث پیشرفت ما می شود ! اما با گذشت زمان مشخص می شود که دنیا کار خود را بلد هست . تصور می کنید که برادران روحانی خوش قلب ما برای امرار معاش و در امد افراد چه اه جلی دارن ؟ طبیعتا دعا !!!! دنیا با توسل به روش های علمی رکود اقتصادی را از بین می برن و ما دعا می کنیم بزرگترین خصیصه روحانیون اینه که اکثرا سخنورن و قادرن افکار را از هر چه که خواستند دور کنند و اگر زورشان با کلام نرسد اقدام به وضع محدودیت می کنند . هرگز ندیدیم که مسولیت انچه که کردند را بپذیرن و هرگاه انتقاد زیاد می شود می گویند در هر جماعتی خوب و بد هست و وجود اندک روحانی که شایسته انتقاد هستند باعث نمی شود که ما از همه انتها انتقاد کنیم !!! در حالیکه خود را برای تبلیغ شیعه ازاد می بینند ……..فعالیت هر مبلغ مذهبی دیگر را رد می کند و ان را برابر کفر می داند !و از این انصاف در حیرتیم برای قضاوت در مورد یک نظامی باید لباسش را از او گرفت و سپس می توان او را نقد کرد .لباس پیامبر را از تن در بیاورید تا مردم در مورد اعمال و افکارتان قضاوت کنند .پشت مقدسات قایم نشید تا بدانیم کی هستید . در ضمن لباس تن شما لباس تمام اعراب بوده ان زمان .چرا فقط اشاره به پیامبر می شود ؟  

پیاز بخور !!

تو ایران بدنیا اومدم ! طبیعیه که مسلمان و شیعه باشم ، از وقتی فهمیدم خدا چیه و من کیم تو دستگاه امام حسین و مسجد بودم ، لذت میبردم از این کار ، مسجدی که چهارتا جوون دورهم دکور مسجد رو برای محرم تغییر میدادن ، سیاه پوش میکردن ، هرسال یه دکور ، سایت داشت مسجد و هیات ، تزئینات مخصوص محرم داشت ، سخنرانی های جذاب و ...
هرسال محرم ها همه چی مسجد تغییر میکرد و نو میشد ، همینش برام دوست داشتنی بود که امثال چه شکلی میشه ، چی اضافه میشه ، جوونای مذهبی که خودجوش بدون هیچ حاج اقا و آخوندی کل مسجد دستشون بود و به بهترین شکل جذب میکردن امثال خودشون رو .
هنوزم که بیشتر از 10 سال ازش میگذره میرم اونجا ، الان ساکن یه شهر دیگه ام ولی میرم شهر خودم و اونجا عزاداری میکنم . من مال اونجام .
به خودم میگفتم کاش همه مسجد ها اینجوری بودن ، کاش همه مذهبی ها و اخوندهامون اینجوری به روز بودن ،
اگه اینجوری بود میومدن کارشناسی میکردن ، دودوتا چهار تا میکردن برای مشکلات زندگی و شخصی ماها یسری راه حل درست حسابی و کار راه انداز پیدا میکردن که هم به روز باشه و هم با دین در تظاد نباشه ، اون موقع وقتی به بلوغ رسیدیم و نیاز جنسی مون امان از زندگی و ایمانمون میبرید و از ترس خدا دست به دامان حجت الاسلام هامون میشدیم نمیگفتن سرکوبش کن ، خونه تنها نمون ، ورزش کن ، پیاز نخور !!!
اخه خدا هم ماه رمضون گفته گشنه بمون ولی قبل سحری بخور و بعد اذان هم افطار کن ، درسته که دوست داری بخاطر خدا کلا گرسنه بمونی ولی میمیری ، یبار تنها نمونیم دوبار نمونیم بالاخره که تنها میشه ادم ، دیگه آدم خونه اینو اون میره که نمیگن پسرشون نباس پیاز بخوره نزنید تو غذا ، اصن مگه میشه ادم 13 سالگی به بلوغ برسه 33 سالگی زن بگیره این 20 سال چی کنه ؟
اصن 20 سالگی زن گرفت این 7 سال چی کنه ؟
یوسف پیامبر هم از ترسش گفت خدا منو بنداز زندان وگرنه به فنا رفتم ، ما کدوم زندان بریم ؟ مگه میشه همه مون بریم زندان مگه ؟
همه اون روش ها برای کساییه که معتادش نشدن کسی که معتادش شده چی کنه ؟ حتما بره نماز بخونه ؟ با نماز نیازش رفع میشه ؟ فک کنم این حاج اقا ها چون خودشون از اول جلوشو گرفتن فک میکنن بقیه هم اینجورین ! لابد تقصیر ماست که از اول جلوشو نگرفتیم ؟ اره درسته ولی اگه میدونستیم چیه اصن این کار که میگرفتیم نه که بعد 2 سه سال تازه بفهمیم چه خاکیه میریزیم سرمون !
برا همینم به داداشام سریع گفتم اینکارا رو نکنید و تاثیرشو الان میبینم !
کاش یه حاجی بود میومد اون موقع به ما میگفت !
اخرش دیدم چاره ای نیست رفتیم زن گرفتیم .
زندگی خوبه خداروشکر ، ولی حاجی به مشکلی اینجاس
زن گرفتن برای سکس و رفع حاجت یسری مشکلات ایجاد کرد برامون !
چه مشکلی ؟
راستش ما که داغ بودیم عقلمون هم نمیرسید هرکی رو میدیدیم خیابون لبیک میگفتیم برا ازدواج ، دیگه حواسمون نبود طرف اصن ازدواجی نیست ، کاسبه !
یکی دوتا شکست عشقی خوردیم و یکم تجربه بدست اوردیم ! اخرش خدا دید بابا این داغون خودشون کشت بذا یه زن خوب بندازیم سره راهش این که عقلش نمیرسه خودمون دستشو بگیریم
دمش گرم بازم نجاتمون داد وگرنه باس هرماه یه کیلو زرد چوبه میگرفتیم میمالیدیم پس گردنمون که همسر مبارک با دوس پسراش راحت باشه ! باز دم خدا گرم به هم زد و این خانوم دسته گل خودمونو گذاشت سره راهمون !
اره ازدواج برای رفع حاجت یسری بدی ها هم داره دیگه ، البته تقصیر حاجی نیستا تقصیر خودمونه وگرنه حاجی که کارشو به بهترین نحو انجام میده
مثلا ما از بچی بابامون شو هندی و امریکایی و ... میذاشت ضعیفه ها بزک میکردن وسط میدون هی قر میدادن مام که بچه چیزی حالیمون نبود نگا میکردیم
همینجوری رشد کردیم با اعتیاد به نگاه حرام
حالا که فهمیدیم بده و نباس انجام بدیم رفتیم قم از حاجی میپرسیم چه کنیم ؟!
میگه اگه بهت یه میلیارد بدن بازم نگاه میکنی ؟!!!!!!
[-(
Beee
همچین ترک کردم که خودم کف کردم Smile

فقط موندم اون معتاد شیره ای خودش نمیفهمه که این اعتیاد خانواده شو میپاچونه ؟ پس اگه میدونه ( که میدونه ) چرا باز میکشه ؟
اونجا نشسته پول میگیره چرت و پرت تحویل مردم میده !
میگه شربت نداره بدم بخوری دیگه نگاه نکنی باس خودت بخوای !!!
خوب مرد حسابی میخوام که اومدم دیگه
هرچی راهی داره
اای ای ای لامصب حواسم نبود 5 سال پیش دستم شکست نمیخواست برم دکتر ! الان فهمیدم
کافی بود بخوام !
اگه میخواستم دستم خوب میشد و خودش یه پلاتین هم میذاشت جایی که شکسته
حیف اون همه پول اگه میدونستم با خواستن میشه حتما نمیرفتم دکتر

چند وقت پیش درمورد تلسکوپ جیمزوب میخوندم (https://goo.gl/FT1ejW)

وقتی تموم شد حس کردم کاری که ما میکنیم دربرابر کاری که اینجا میکنن مسخره بازی هم نیست حتی
طرف ده مدل فیزیک و الکترونیک و ... بکار برده یه تلسکوپ بساز ببینه اون ور دنیا چخبره ؟
اینام بیکارنا
بشینن خونه اگه بخوان میتونن بفهمن چخبره تلسکوپ نمیخواد که
ولی این سوال برام ایجاد شد که پیدا کردن راه حل های جدید برای مشکلات جامعه بر اساس اسلام ! که واقعا علمی و جوابگو هم باشه از ساختن چنین تلسکوپی ( بعنوان مثال ) سخت تره ؟
یعنی اینقدر سخته که حاجی هامون حتی تفاوت قائل نیستن بین حالات مختلف مشکلات مردم و یه جواب باسمه ای و الکی میدن تا طرف رو از سرشون باز کنن ؟
من بارها تو قم و مشهد رفتم پی اخوندها باهاشون دوکلام حرف بزنم همه شون پیچوندن در رفتن
همه شون
اون وقت منتظریم امام زمان بیاد !

در کل تاریخ امام و پیامبر فقط از امثال روحانیون ضربه خورد
امام حسین سرش رفت بالای نیزه چون یسریها داشتن از اون بالا نگاه میکردن و گریه میکردن و دعا !!!
اسلام رو خدا خودش تا الان نگه داشته ، با معرفی افرادی مثل ایت الله بهجت ، میرفتن میپرسیدن ازشون من فلان مشکل رو دارم ، خدابیامرز میگفت فلان ذکر رو بگو فلان کار رو بکن

الان میری میپرسی مشکلم اینه یا میگن پیاز نخور ! یام که یه میلیارد بدن بهت چی میکنی ؟!!! دارو نداره بدم بخوری درست شی ، دارو نداره چون شما دارویی درست نکردی براش !

این که اخوند های گرامی کم کاری میکنند و از مردم فاصله زیادی گرفتن چیزیه که من بهش باور پیدا کردم ، و این رو هرجایی میرسم به شماها میگم ، شاید گفته من باعث تلنگری بشه ، بیشترشماها هم که گفتم قبول کردن که کم کاری هست ، سهل انگاری هست ، خواستم به زبان خودمونی در متن بالا واقعیاتی که برای خودم اتفاق افتاده رو بگم ، بسیاری از راه هایی که الان به مردم میگید منسوخ شده هستند و باعث مشکلات بیشتری هم میشن بعضا
من در مورد دوست دختر اینا تجربه نداشتم نگفتم ولی با کمی فکر میشه اینو فهمید که کسی که با دوست دخترش زنا میکنه هیچ وقت به ازدواج میلی نخواهد داشت و نمونه بارز کم کاری شماها اینه که هیچ راه حل درست حسابی یی برای شناسایی ابعاد و حل مشکل ندارید !
هرچی قدیمیا زحمت کشیدن پیدا کردن رو حفظ کردید و به مردم میگید
دوباره میگم خدا یاری میکنه تا راه حل پیدا بشه و اینکار به سختی تولید علمی که دانشمندان علوم دیگه میکشن نیست ولی سهل انگاری شماها مخصوصا بعد از انقلاب اجازه اینکار رو نمیده و تا شماها اینکار رو نکنید ظهوری اتفاق نمیوفته چون شماها باید جامعه رو اماده کنید که فعلا درگیر سیاسی بازی هستید وقت ندارید به مردم برسید. هرکی جایی هیچی نشده اومده حوزه اخوند شده ، نمونش مشتری طلبه ای که داشتم و دوتا از فامیلام که به علت بیکاری جامعه ، درنیومدن در رشته مورد علاقه و فقر رفتن حوزه .

این اظهارات رو دلسوزانه و با احترام بیان کردم و امیدوارم این تاپیک جایی بشه برای بحث در این موضوع وگرنه داریم زندگی مونو میکنیم به ما چه شماها دارید چی میکنید.

چرا سادات عمامه سیاه می بندند؟

انجمن: 

سلام اینکه روحانیون سید عمامه سیاه بر سر میبندند وغیر سید عمامه سفید از نظر شرعی دلیل خاصی دارد؟ یافقط از زمانی عرف شده است واز نظر تاریخی این تقسیم از چه زمانی مرسوم شد؟وچرا سادات عمامه سیاه می بندند؟

لغزش گاه های طلاب و روحانیت

مهمترین لغزشگاه های طلاب علوم دینی کدام است؟ و چرا جامعه کنونی ما اقبال چندانی به طلاب و روحانیت نشان نمی دهد؟

آیا هنوز هم معتقد هستید که: «مادر را ببین، دختر را بگیر» ؟

[B]







[/B]

[B]


اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا رسول الله(ص)






[/B]



[B]السلام علیک یا امیرالمومنین (ع)

السلام علیکم یا اهل بیت نبوه (ع)

السلام علیک یا صاحب الزمان (عج)




================================


با سلام

[B][RIGHT]

مادر را ببین دختر را بگیر!

:Ealam:





حتما این ضرب المثل معروف رو در امر مقدس ازدواج شنیدید،چون دختر ها بسیار شبیه مادران خودشان می شوند،می گویند مادر را ببین و دختر را بگیر.
بنده که در حق بودن این ضرب المثل شکی ندارم! منتهی نه دیگه الان
!:khaneh:


#صد_رحمت_به_قدیم


قدیما نگاه می کردی به حجاب مادره و می گفتی دخترش هم همین طوری با حجاب و با حیاست! اما الان سهوا تو خیابون می بینیم که مادره با چادر و حجاب کامل هست ولی دختره با بلوز شلوار کنارش راه می ره!
حالا بازم می شه گفت که مادر را ببین و دختر را بگیر؟



[/RIGHT]
[/B][/B]

عدم صدور حکم جهاد در شهریور 1320 و موارد مشابه

سلام
چرا در مواردی چون:
1. حمله متفقین به ایران در شهریور سال 1320 شمسی و تهدید جان ؛ ناموس و عزت مسلمانان ایران
2. حمله آمریکا به عراق و اشغال آن و تعدی به نوامیس مسلمین
روحانیت شیعه حکم جهاد نداده است؟

یادی از شهید آیة الله شاه آبادی به بهانه روز بسیج طلاب

دوستان سلام

2 آذر روز بسیج طلاب است و شهید شاخص امسال، شهید آیة الله مهدی شاه آبادی فرزند استاد عرفان حضرت امام خمینی(ره) می باشند. به این بهانه یادی از ایشان می کنیم.

شهید آیة الله مهدی شاه آبادی


آیت الله مهدی شاه آبادی ، در سال ۱۳۰۹ در قم به دنیا آمد. در سن ۴ سالگی به علت هجرت والد مکرم (مرحوم آیت الله میرزا محمد علی شاه آبادی – استاد عرفان حضرت امام خمینی ) به تهران رفته و دوران طفولیت و کودکی خویش را در مکتب خانه قرآن امامزاده یحیی (ع) به مدت ۲ سال گذراند. تحصیل دوره ابتدایی را از سن ۶ سالگی تا ۱۲ سالگی به پایان برد. درحین همین سال ها ادبیات عرب را از پدر بزرگوار خویش ونیز از برادر بزرگ تر خود فرا گرفت . در سال ۱۳۲۳ ، جهت تحصیل کامل دروس علمیه در دبیرستان مروی تهران ثبت نام نموده و با کسب موفقیت در دوروس حوزوی درسال ۱۳۲۷ در سن ۱۸ سالگی ملبس به لباس مقدس روحانیت شد.
یک سال بعد در سال ۱۳۲۸ گرد یتیمی بررویش نشسته و در فقدان پدر به سوگ نشست.
سرپرستی و خدمتگزاری مادر بعد از فقدان پدر ، آرامشی بود بر قلب داغدار او که تا پایان عمر مادر ، بدان مبادرت می ورزید، اما در سال ۱۳۵۸ روح مادر پیرش نیز به ملکوت اعلا پر کشید.
وی در حین اشتغال به تحصیل حوزوی ، دروس جدید (دوره دبیرستان)را نیز می گذراند.
پس از ۴ سال از رحلت پدر ، جهت تکمیل دوره های تحصیل علوم حوزوی به قم عزیمت نموده و سطوح عالی حوزه را به اتمام رساند. دروس خارج فقه و اصول را از محضر آیات عظام : امام خمینی ، بروجردی ، گلپایگانی و اراکی تحصیل نمود.
وی در سن ۲۷ سالگی در سال ۱۳۳۶ جهت تشکیل خانواده تصمیم به ازدواج گرفته و با خانواده آیت الله العظمی میرزای شیرازی وصلت نمود.
فعالیت سیاسی وی پس از کودتای ننگین ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ شروع شد و این مبارزات با الهام و تبعیت از رهبری های حضرت امام خمینی تا پیروزی نهایی انقلاب اسلامی ادامه یافت. آن بزرگوار چندین مرحله توسط ماموران طاغوت دستگیر شد که از این میان ۵ بار اسیر زندان های مخوف رژیم گشته و ۱ بار هم تبعید شد:
۱) در سال ۱۳۵۲ به مدت ۴ ماه
۲) در سال ۱۳۵۳ به مدت ۲۰ روز
۳) در سال ۱۳۵۴ به مدت ۲ ماه
۴) در سال ۱۳۵۷ به مدت ۴ ماه
۵) در آذر ماه سال ۱۳۵۷ تا سوم بهمن ۱۳۵۷
۶) در سال ۱۳۵۵ به شهرستان بانه کردستان تبعید شد.
وی هر بار پس از آزادی از زندان های ستمشاهی نه تنها از فعالیت های سیاسی خویش دست نمی کشید ؛ بلکه پر خروش تر از گذشته در مسیر اهداف مقدس انقلاب گام بر می داشت.
در واپسین لحظات حیات حاکمیت ستمشاهی ؛ یعنی پس از آزادی از زندان در سوم بهمن ۱۳۵۷ به همراه بعضی از علما و روحانیون ، در دانشگاه تهران تحصن نموده ، خواستار بازگشایی فرودگاه جهت ورود امام شدند.
اداره بیت امام هنگام استقبال از امام، نقش ویژه شهید بود که بسیار حساس و قابل توجه است.
ابلاغ و اعلام فرمان امام مبنی بر لغو حکومت نظامی در ۲۱ بهمن ۱۳۵۷ به مردم نقش دیگر شهید بود که به همراه شهید مطهری ، اقدام نمودند و نیز در فعالیت های عملی ، خلع سلاح پادگان ها و اماکن نظامی و انتقال سلاح و مهمات به اماکن مخصوص از وظیفه های دیگر او بود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز فعالیت های اجرایی در سنگرهای فرهنگی و اجتماعی ، وی از پذیرفتن مسئولیت ها سرباز نمی زد و با قبول مسئولیت های خطیر تلاش وافر داشت.
فعالیت در شکل گیری و راه اندازی کمیته انقلاب اسلامی تلاش در سنگر هدایت و ارشاد مردم و عضویت در هسته مرکزی جامعه روحانیت مبارز به همراه شهیدان بزرگوار : آیت الله مطهری ، دکتر بهشتی ، دکتر باهنر و دکتر مفتح به عنوان یک عضو فعال ، جلوه هایی از تلاش های خستگی ناپذیر او بود.
آیت الله شاه آبادی در آغاز دوره اول مجلس شورای اسلامی به عنوان کاندیدای مشترک جامعه روحانیت مبارز و حزب جمهوری اسلامی و دیگر گروه های اسلامی بود که با رای بالای مردم تهران به نمایندگی مجلس شورای اسلامی انتخاب شد و در طی ۴ سال خدمت در این سنگر ، اثرات عمیقی از خود به جای گذاشت. ایشان در کمیسیون قضایی، یک عضو صاحب نظر فعال بود و در دوره دوم کسب ۵/۱ برابر بیشتر رای به نمایندگی مجلس انتخاب شد و همین دلیل بر افزایش محبوبیت او در بین مردم بود.
نمایندگی امام در بنیاد مستضعفان از سال ۱۳۵۹ از فعالیت های خوب دیگر وی به شمار می رود و همواره می کوشید تا در امتثال اوامر امام و ارائه گزارش کار به محضر او ، رهبری نظام را یاری دهد.
همکاری با اوقاف و امور خیریه از فعالیت های قابل توجه جانبی دیگر آیت الله شاه آبادی بود.
امام جماعت یکی از از مساجد فعال تهران(مسجد رستم آباد) پیش و پس از انقلاب و ارتباط نزدیک با مردم و پاسخگویی و حل و فصل مشکلات آنان از جلوه های توجه ایشان به مردم بود.
در طول مدت دفاع و جنگ تحمیلی در فرصت های به دست آمده در جمع رزمندگان اسلام و در کنار آنان در جبهه ها حضور می یافت و امر خطیر نمایندگی ، مانع این حضور نمی شد؛ چرا که او با عشق زائد الوصفش بدان مبادرت می کرد.
در واپسین سخنرانی اش قبل از شهادت که در مقر لشکر ۲۵ کربلا ایراد نمود به نکته جالبی اشاره کرد که حاکی از عشق به شهادت در راه خدا بود . آنجا که گفت:
« اگر شهادت ، می تواند نظام توحیدی مان را حفظ کند ؛ اگر شهادت می تواند دشمن را ذلیل کند ؛ اگر شهادت می تواند تفکر و بینش اسلامی مان را به دنیا اعلام کند ، ما آماده این شهادتیم.»
بالاخره در واپسین مرحله ای که آیت الله از مناطق جنگی جنوب بازدید می کرد ، در منطقه عملیاتی جزیره مجنون در اثر انفجار و اصابت ترکش در حالی که در جمع رزمندگان اسلام حضور داشت شربت شیرین شهادت را نوشیده و با پرواز خونین و ملکوتی خویش به ملاء اعلی پیوست. تاریخ شهادت ۶/۲/۶۳مصادف شد با شب شهادت امام موسی الکاظم تا با آن امام همام محشور گردد.
شهید شاه آبادی در نگاه امام (رحمت الله علیه) و مقام معظم رهبری:
۱) امام خمینی (ره)
این شهید عزیز ..... مجاهدی شریف و خدمتگزاری مخلص برای اسلام بود.
مبارک باد بر حضرت بقیة الله چنین فداکاری و جانبازان در راه هدف بزرگ و اسلام عزیز که با شهادت افتخار آمیز خود ، ملت عظیم الشان ایران به ویژه روحانیت عالی قدر را سرفراز می نمایند.
۲) مقام معظم رهبری :
شهید شاه آبادی ، یکی از افتخارات روحانیت مبارز بود . یک انسان پاکباز ، با اخلاص ، فداکار ، کاری ، نستوه و خستگی ناپذیر و خوش روحیه . یک انسان نمونه و استثنایی بود.
این عالم جلیل و مبارز صمیمی و خستگی ناپذیر، پاداش سال ها مجاهدت در راه خدا و تلاش برای حاکمیت اسلام را با رحلتی چنین افتخار انگیز که موجب رضوان الهی و مجاورت اولیاء الله است به دست آورد.
[h=2]خاطره ها:[/h][h=3]اسوه همت و استقامت[/h]به اتفاق ، درس می خواندیم و من بعضی از دروس جدید را نیز از ایشان فرا می گرفتم ، از جمله «ریاضیات» ،«فیزیک»و «زبان انگلیسی» سال آخر دبیرستان را نزد ایشان خواندم. ایشان از دقت نظر و استعداد خوبی برخوردار بودند و گاهی به دوستانش که اظهار سنگینی دروس دبیرستانی را می نمودند می گفتند: «این درس ها برای یک طلبه در حکم کلاس اول ابتدایی است» اگر خسته می شدیم ، ما را به استقامت و پشتکار تشویق می کردند.
« به نقل از مرحوم آیت الله سید محمد باقر موسوی همدانی »
[h=2]اندیشه روحانی و کردار بسیجی[/h]ایشان برای واپسین بار در جمع رزمندگان لشکر ۲۵ کربلا سخنرانی کردند. پس از جلسه سخنرانی و اقامه نماز ، رزمندگان برای عرض ارادت به ایشان روی آوردند ، برای جلوگیری از فشار و ازدحام ، اطرافیان از برادران خواستند که از این کار صرف نظر نمایند ؛ ولی آنان به واسطه عشق و علاقه بی پایانشان نسبت به روحانیت معظم، دست بردار نبودند . ایشان در جمع مسئوولان پایگاه گفتند:« این طور نیست که آن ها (رزمندگان) فقط علاقه مند باشند که روحانیون را ببوسند؛ بلکه ماهم علاقه مندیم آن ها را ببوسیم . اگر رزمندگان سر ناقابل ما را بخواهند ، من تقدیمشان می کنم و این سر د رمقابل آنها ارزشی ندارد!»
«به نقل از مهندس مهدی چمران»
[h=2]مبلغ دلسوز و خستگی ناپذیر[/h]بچه ها را بر می داشتیم و به دنبال حاج آقا به روستاها می رفتیم. با توجه به تبلیغات رژیم علیه روحانیت ، ایشان جاهایی را انتخاب می کرد که سختی بیشتر و نیاز شدیدتری داشته باشند و نوعا از نظر شرایط زندگی مشکل تر باشد. به هنگام ورود ما بعضی از روستاها با عدم استقبال روستاییان مواجه می شدیم. گاهی می شد در اثر تبلیغات سوء رژیم ، افراد روستا به حدی با ما مخالفت می کردند که حتی از فروش نان به ما خودداری می کردند ؛ لذا ایشان همراه خودشان نان خشک و پنیر به روستا می آوردند ؛ اما ایشان آن قدر در جذب و هدایت و ارشاد مردم حوصله و پشتکار به خرج می دادند تا مردم را آگاه سازند به طوری که رفتار روستاییان در روزهای آخر اقامت ما با روزهای ورودمان ، تفاوتی توصیف ناپذیر داشت. مردم با اصرار و التماس می خواستند از مراجعت ایشان جلوگیری نماییم.
« به نقل از همسر شهید»

علی علی

دانلود نرم افزار مذهبی اندروید حکایات و داستان های اخلاقی

نرم افزار اندروید حکایات و داستان های اخلاقی و همچنین شعر با موضوع مهدویت را می توانید به صورت مستقیم دانلود فرمایید
این نرم افزار که توسط تیم نرم افزاری وعده صادق تهیه شده است شامل مجموعه حکایات وبسایت می باشد
این نرم افزار کم حجم و پر محتوا سازگار با انواع گوشی ها و تبلت های اندروید می باشد و تمام نسخه های اندروید را پشتیبانی می کند
این نرم افزار شامل بخش های زیر می باشد
شعر
حکایات آموزنده
داستان های اخلاقی
طلاب و روحانیت


برخی از ویژگی های این نرم افزار:
حجم کم در عین حال پرمحتوا
امکان جستجو میان مطالب
ساخت لیست علاقه مندی ها
امکان مطالعه در شب و روز و جلوگیری از خستگی چشم
سازگار با تمام نسخه های اندروید
تنظیمات پیشرفته(تغییر فونت – رنگ – پس زمینه…)
جلوگیری از خاموش شدن صفحه نمایش
این نرم افزار را هم اکنون از وعده صادق با لینک مستقیم دانلود فرمایید
این نرم افزار رایگان بوده و انتشار آن مانعی ندارد
[h=1]دانلود کنید[/h]

๑๑๑ ز کوشش به هر چیز خواهی رسید ๑๑๑ روحانیت و مشاغل گوناگون

سلام

حوزه برم یا نرم ؟

آخه من دوست دارم دکتر بشم !

از طرفی هم به علم دین علاقه دارم

چیکار کنم ؟

آخه مگه میشه یه نفر هم منبر بره هم مردم رو دوا درمون کنه ؟

یعنی میشه؟

...