آیا قرآن سخن خداست؟ ( رویکرد تازه ای به قرآن)

تب‌های اولیه

149 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

غلامعلی نوری;65703 نوشت:
آیا اگر عطار سعدی مولوی بودا کنفسیوس و بسیا ر ی دیگر از مشاهیر بزرگ دنیا حرف هایی برگرفته از ارزشهای انسانی زده و بر اساس سرشت پاک انسانی و حکیمانه سخنی گفته باشند آیا آنها معجزه کرده اند ؟؟ یا ما نباید از آنها نقل قول کنیم ؟؟؟

ولی خود بودا و مولوی و ... معتقد به معجزه بودن مطالبشان نداشتند .

مشکل شما بر این است که حقیقت معجزه برایتان روشن نگشته است و قران را یک سری سخنانی میدانید که فطرت پاک یک انسان نیز میتواند انها را بیان کند.

وقتی به قران مراجعه میکنید بارها خداوند فرموده است که قران از سوی پیامبر نیست او را امی (درس ناخوانده)دانسته است؛ ما کنت تتلوا من قبله من کتاب ولا تخطه بیمینک؛ عنکبوت،48.

و یا اینکه پیامبر (ص)را از نسبت دادن قران و حتی یک قول به خودش نهی شدید نموده است . ولو تقوّل علینا بعض الاقاویل لاخذنا منه بالیمین ثم لقطعنا منه الوتین ؛حاقّ،46. در آیه فوق اشاره نموده که چنانچه بعضی سخنان را از خودت به ما نسبت دهی رگ گردنت را خواهیم زد.

یعنی خداوند هر گونه سخن قران به پیامبر را شدیدا نفی نموده است. حال پیامبر (ص)چه کسی بود ؟ نمی توانست مانند بودا و کنفسیوس سخن بگوید و یا فطرتش به پاکی آنها نبود؟؟؟؟!!!!

با این سخنتان کاملا هویدا ست نسبت به معجزه اطلاعات بسیار کمی دارید.

حتی افراد متخصص در سحر و جادوگری در زمان موسی علیه السلام اذعان به معجزه بودن کار حضرت موسی (ع)کردند و در زمان پیامبر صلی الله علیه واله متخصص ترین مردم در فن سخنوری و شعرا و بلغا کاملا اعتراف کردند که قران از سوی بشر نیست و کلامی فراتر از بشر است با وجود اینکه از گذشته پیامبر نیز کاملا اطلاع داشتند و میدانستند او کسی نیست که نتواند سخنان خوب و مطابق عقل بگوید.

ایات سوره مدثر را در تفاسیر شیعه و سنی ببینید ایه " انه فکّر و قدّر " به بعد را ملاحظه کنید.

در عین حال اندکی مراجعه به تاریخ پیامبران به راحتی سخن فوق را تأیید میکند نیازی به استدلال ان چنانی نیست.

جناب نوری سخن شما سخنی است که یک بیسواد نیز سخافت آن را به راحتی درمی یابد چه رسد به دیگرانی که اندکی در باب معجزه اطلاعاتی دارند.

تحدی قران را چه مکنید ؟ قران در چندین آیه متفاوت مبارز طلبیده است . که

اگر میتوانید مانند قران بیاورید. قل لئن اجتمعت الانس و الجن علی ان یأتوا بمثل هذالقران لا یأتون بمثله؛ اسرا،88

اگر میتوانید 10 سوره بیاورید فأتوا بعشر سورمثله ؛ هود،13

اگر میتوانید یک سوره بیاورید فأتوا بسورة من مثله، یونس،38

اگر میتوانید سخنی مانند قران بیاورید فلیأتوا بحدیث مثله؛ طور،34


بنابر این به قول خداوند اگر همه جن و انس جمع شوند تا مانند قران را بیاورند نخواهند توانست . حتی 10 سوره و یا یک سوره و یا یک سخن مانند قران را هیچ گاه نخواهن توانست که بیاورند.

البته در طول تاریخ کوته فکرانی تلاش کردند مانند قران بیاورند ولی جز مضحکه و تمسخر چیزی برای خود به بار نیاوردند مانند اینکه الفیل و مالفیل و ما ادریک مالفیل له خرطوم طویل؛ فقط و فقط اندک توجهی آیا این سخنان چرت و پرت مانند قران است ؟؟؟؟؟؟؟

زمزم;65722 نوشت:
جناب نوری سخن شما سخنی است که یک بیسواد نیز سخافت آن را به راحتی درمی یابد چه رسد به دیگرانی که اندکی در باب معجزه اطلاعاتی دارند.

بله فقط شماها عده ی قلیل با سوادید!!!!؟؟ که بیش از 99 درصد لوازم زندگی روز مره ی خود را مدیون اختراع و اکتشافات بیسودان
ونجس ها ی نا مسلمانی مانند کاشفان موبایل و تلویزیون و ماشین و هواپیما . واکسن و داروغیره هستید

آیا اگر اختراعات غیر مسلمانان به زعم شما بیسواد را از زندگی شما حذف کنند غعیر از این است که به امکانات واسب و قاطر 1400 سال قبل بر می گردید ؟؟؟؟؟

بله شما ها سعادت و رفاه بشر را تضمین کرده اید!!!!! ؟؟؟؟ فقط با ادعای تو خالی !!!!

اگر تما م چند ملیاردنفر غیر مسلمان جهان که هیچ اعتقادی به کلام خدا بودن قرآن ندارند بیسواداند و فقط شما ها
با سواد وفهم!! هستید پس من افتخار می کنم که بیسوادم

آخه شماها به من بگویید برای بشریت و نوع انسان و تمدن بشری چکار کرده اید ؟؟؟

اگر الله یار و یاور شماست و از شما راضی است چرا تمام ضروریات زندگی شما را مدیون تلاش وهمت افراد غیر مسلمان و به زعم شما نجس کرده چرا ؟؟؟؟/

چرا بیدار نمی شید چرا؟؟؟؟

غلامعلی نوری;65703 نوشت:
قرآن محمد هم همینطور است در بسیاری از موارد حرف های زیبایی دارد و انسان آزاده آن را مثل سخن دیگر بزرگان تحسین می کند ولی باز این معجزه ای از طرف خدای هستی بخش کهکشانها نیست بلکه بر گرفته از جوشش درونی فطرت پاک انسانی خود اوست !! اگر تمام و همه ی حرفای محمد بدون استثناء مشکلات بشر را باید حل می کرد پس تا او زنده بود می بایست تمام دنیا را به تسخیر حرف و کلام خود در آورده باشد باید در سراسر دنیا بی چون و چرا مثل لوازم ضروری زندگی مورد استفاده قرار می گرفت نه اینکه تا هنگام وفات در منطقه ی محدود و گمنام و ونا متمدنی مانند عربستان محصور بماند !!!! حضرت محمد حرف جدیدی برای گفتن نداشته است تمام سخنان او نقل وبازگویی سخنان ارزشمند کسانی بوده است که در طول تاریخ بارها تکرار کرده اند شما به من بگویید کدام حرف محمد است که قبل از او احدی نگفته باشد ریشه و اساس اصلی داستانهای قرآن از کتب پیشین یهودی و مسیحی و غیره است

با سلام و عرض ادب به دوستان:Gol:
جناب نوری اگه همه مردم به دنبال هوای نفسانی نبودند و به فکر ریاست و دنیا طلبی نبودند زیر بار می رفتند کما اینکه خیلی ها برگشتند از هر دینی.حتی از خود دشمنان پیامبر.خدا اختیار گذاشته برای انسانها که با میل برگردند ام مال حرام و...اجازه نداد که به اسلام ایمان بیاورند.

غلامعلی نوری;65703 نوشت:
آیا اگر عطار سعدی مولوی بودا کنفسیوس و بسیا ر ی دیگر از مشاهیر بزرگ دنیا حرف هایی برگرفته از ارزشهای انسانی زده و بر اساس سرشت پاک انسانی و حکیمانه سخنی گفته باشند آیا آنها معجزه کرده اند ؟؟ یا ما نباید از آنها نقل قول کنیم ؟؟؟

معجزه شرایطی دارد.
اولا:آنها مثل جامعیت قرآن و خصوصیات قرآن کتابی نیاوردند و نمی توانند بیاورند.اگه هست معرفی کنید.
ثانیا:معجزه آن است که دیگران از آوردن مثل آن عاجز باشند. آیا نوشتن مطالبی مثل مطالب عطار برای کسی ممکن نیست.
ثالثا معجزه وقتی معجزه هست که همراه با ادعای پیامبری باشد.
کار های دانشمندان هم در جای خود ارزشمند هستند ولی دیگران هم با تلاش به مقام اینها میرسند و بلکه بهتر از اینها هم می توانند اختراع داشته باشند.

غلامعلی نوری;65703 نوشت:
محمد را بعد از فوتش محمد کردند

محمد(ص)را خدا محمد کرد اما افسوس که در آن زمان نشناختند الان هم همینطور است.

غلامعلی نوری;65730 نوشت:
آخه شماها به من بگویید برای بشریت و نوع انسان و تمدن بشری چکار کرده اید ؟؟؟ اگر الله یار و یاور شماست و از شما راضی است چرا تمام ضروریات زندگی شما را مدیون تلاش وهمت افراد غیر مسلمان و به زعم شما نجس کرده چرا ؟؟؟؟/

شرافت دادن به انسان، ارزش قائل شدن به زن،باطل کردن نزاد پرستی و...خیلی چیزها که الان هم در غرب و جاییکه شما خودت رو مدیون اونها می دانید هست.
کدام ضروریات خیلی از چیزهایی که امروزه هست در زمان سابق نبوده ومشکلی هم برای انسان نبوده.بعدش این غربی ها همه چیزشون رو مدیون مسلمانها هستند.

غلامعلی نوری;65193 نوشت:
بنام خدا
با درود بر راستپذیران ارجمند
آیه های بسیاری در قرآن وجود دارد که در آن فعلهای قال و قالوا بکار رفته است
مانند شیطان گفت و نوح گفت و ابراهیم ، موسی گفت ،فرعون گفت ؛
فرشته ها گفتند ،کافران گفتندوفلانی گفت غیره
خوب بر همه آشکار است که این آیات همه اش نقل قول از غیر خداست !!
و اصلا کلام خدا نیست که معجزه هم باشد !!
به این ترتیب آشکارا و به سادگی سخن کسانی که می گویند قرآن کلام خداست زیر سوال می رود !!
و به این ترتیب نتیجه می گیریم که قسمت زیادی از قرآن فعلی کلام خدا نیست !
و این قرآن غیر از قرآن آرمانی ما با تعریف مشخصی مبنی بر کلام خدا بودن است !!
آیا کسی نظری دارد یا باز عاجزانه غیر از توهین پاسخی بلدنیستند

بنام خدا

با سلام بر همۀ حقیقت طلبان

در حقیقت، این شبهه تاریخی، ریشه درهمان شبهۀ کفار زمان پیامبر و در تداوم شبهات مستشرقین غربی و برخی منورالفکران معاصر و امروزی متأثر از اندیشمندان غربی است البته در هر زمان با ادبیاتی جدید همچون غده ای ناپاک از گوشه گوشۀ جهان اسلام سر در می اورد و اینک، توسط جناب غلامعلی به شکلی ضعیف و تهی از استدلال مطرح شده است.

اگر چه دوستان و همکاران کارشناس و برخی کاربران پاسخ های متقن و محکمی فرمودند، اما در برابر فردی چون غلامعلی که متأسفانه به هیچ نحوی پذیرای حقیقت نیست و اصولاً بدنبال حقیقت نیست تا نوری دریافت کند، باید در ارائۀ پاسخ ها تنها توجه دادن و معرفت بخشیدن به کاربران و مراجعان فرهیخته را در نظر داشت.
به عبارتی باید در یک پاسخ جامع و کامل، شبهه و شبهه افکن را باصطلاح کشتی گیران، یکجا ضربه فنی کرد، با اجرای فن های پیش پا افتاده و امتیاز گیری گام به گام، فرصت مقابله به مثل برای حریف باز می ماند.

از اینرو پاسخی که در ادامه تقدیم می شود، بطور کامل شبهه ایشان را بررسی و آن را از اساس ویران می نماید، از این قبیل پاسخ های متقن و محکم، در منابع دینی اعم از کتب و مقالات، بسیار است که به همت متکلمان اسلامی و شیعی تدوین شده (تنها کافی است در سایت های دینی جستجو کنید) نرم افزار های دینی بماند. و این خود گواه بزرگی است بر قدمت و کهنگی و فرسودگی و بی اساسی این شبهه:

دلايل بسیاری دلالت دارد كه الفاظ قرآن نيز همانند معانی ان، از طرف خداست که در این مجال به برخی از انها اشاره می کنیم زیرا برای عاقل اشارتی کافی است(العاقل یکفی بالاشاره):

1ـ تحدي قرآن: قرآن كريم معجزة پيامبر گرامي اسلام حضرت محمد - صلي الله عليه و سلم- است كه آخرين پيامبر الهي مي‌باشد و بايد معجزة ايشان تا قيامت باقي بماند، به همين خاطر خداوند آن را به صورتي قرار داد تا ابد باقي بماند به صورت معجزه براي همه افراد قابل مشاهده باشد. بدون شك معجزه براي پيامبران وسيلة اثباتي به شمار مي‌رود تا شاهد صدق دعوت آنان قرار گيرد و گواه باشد كه از جهان غيب پيام آورده‌اند.

معجزه بايد به گونه‌اي انجام گيرد كه كارشناسان به خوبي تشخيص دهند كه آنچه ارايه شده به درستي نشانة عالم غيب و بيرون از توان بشريّت است و انبياء كارهايي انجام دادند كه از توان ماهرترين كارشناسان آن دوره بيرون بوده تا اينكه به خوبي اين تشخيص صورت گيرد. از همين رو آيات بزرگترين و مهمترين معجزه اسلام قرآن است كه با شيواترين سبك و رساترين بيان و استوارترين محتوا بر عرب آن زمان عرضه شد، آنان به خوبي تشخيص دادند كه اين سخن نمي‌تواند ساخته بشر باشد كه اين گونه آنان را در مقابل تحدّي و هم‌آوردي ناتوان ساخته است.[1]

قرآن مكرراً ناباوران را به مبارزه و ‌هم‌آوردي خوانده مي‌فرمايد: اگر باور نداريد كه اين قرآن سخن خداست و گمان مي‌بريد ساخته و پرداخته دست بشر است، سخن دانان و سخن‌وران خود را وا داريد تا سخني هم چون قرآن، زيبا و شيوا، محكم و استوار بسازند و ارائه دهند ولي هرگز چنين اقدامي نتوانيد كرد. هم‌آورد خواستن قرآن فراگير است و همه جهانيان را شامل مي‌شود و دامنة آن براي هميشه گسترده است.

قرآن در چند مرحلة تحدّي و هم‌آورد خواستن خود را مطرح كرده است: 1ـ بطور مطلق خواسته سخني همچون قرآن بياورند (طور، 33) 2ـ به اندازة ده سوره مانند قرآن بياورند. (هود، 13) 3ـ يك سوره مانند قرآن بياورند. (يونس، 38 و بقره، 23) 4ـ در نهايت مي‌فرمايد: «اگر تمام انس و جن گرد هم آيند و بخواهند همانند اين قرآن بياورند هرگز نتوانند، گرچه همگي همدست شوند.» (اسراء، 88) بنابراين معجزه بودن آيا تاكنون مثل قرآن نياورده‌اند؟ به شهادت قطعي تاريخ، منكران قرآن و رسالت در مقام مبارزه بر آمدند امّا نتوانستند كار از پيش ببرند و پس از آن‌كه در مبارزه علمي با قرآن شكست خوردند دست به تيغ تهمت و شمشير جنگ بردند. و حتي در طول تاريخ نه تنها مشركين بلكه اهل كتاب با تمام قوي علمي و قدرت مادي و سياسي داشتند از تمام طرف ممكن به مبارزه با اسلام و قرآن برخواستند گرچه در خيلي از جهت‌ها موفق شدند ولي در تحدي با قرآن عاجز ماندند. امروز نيز اگر دشمنان اسلام به زور متوسل مي‌شوند و از راه جنگ نظامي و يا تهاجم فرهنگي به مبارزه با اسلام مي‌پردازند براي اين است كه در مبارزة علمي و منطقي با قرآن شكست خورده‌اند اكنون نيز هيچ فرد يا گروهي نمي‌تواند سوره‌اي مانند كوچكترين سورة قرآن بياورد.[2] عبارات قرآن همچون معاني آن از سوي خداوند وحي شده و پيامبر هيچ‌گونه نقش و دخالتي در آن نداشته است.

2ـ آيات قرآن:
از قرآن كريم استفاده مي‌شود كه الفاظ و عبارات قرآن و ساختار آن، از آن خداست. مانند آياتي كه واژه‌هاي قرائت و تلاوت و ترتيل را به كار برده است كه از نظر وضع لغت عرب تنها بازگو كردن سرودة ديگران را مي‌رساند كه الفاظ و معاني هر دو از ديگري باشد و بازگو كنندة آن را صرفاً تلاوت مي‌كند و از خود چيزي مايه نمي‌گذارد قرائت در مقابل تكلّم است، قرائت حكايت نثري است كه الفاظ و عبارات آن قبلاً تنظيم شده است و تكلّم، انشاء معنا است با الفاظ و عباراتي كه خود تنظيم مي‌كند. و هرگز در جايي نيامده كه پيامبر قرآن را تكلم مي‌نمود. آياتي كه قرائت و تلاوت در آن‌ها آمده عبارتند از : نحل، 98، اسراء، 45 و 106؛ اعلي، 6، جمعه، 2، نمل، 12، كهف، 27، به علاوه از قرآن صريحاً به عنوان «كلام الله» ياد شده است:[3] مانند: «و ان احدٌ من المشركين استجارك فاجره حتي يسمع كلام الله» توبه، 6. اگر يكي از مشركان به تو پناه آورد، پناه ده تا كلام خدا را بشنود. ب) آيه‌اي كه مي‌فرمايد: پيامبر اختيار تبديل و تغيير در قرآن را ندارد: «قل ما يكون لي ان ابدّله من تلقاء نفسي ان اتبع الا ما يوحي اليّ ...» يونس، 15، اين سلب اختيار، نشان دهندة آن است كه الفاظ و عبارت قرآن از پيامبر نيست و گرنه هر انساني مي‌تواند آنچه را كه گفته به تعبير و بيان ديگر بگويد.

3ـ پيامبر اكرم - صلي الله عليه و سلم- تلاش مي‌كرد كه آيات وحي شده را حفظ كند و از همين جهت، در آغاز نبوّت آيات را مرتب در حال وحي تكرار مي‌كرد تا اين‌كه خداوند او را از اين كار نهي كرد و فرمود: «زبانت را به خاطر عجلة براي خواندن قرآن حركت مده چرا كه جمع كردن و خواندن آن بر عهدة ماست پس هرگاه آنرا خوانديم از خواندن ما پيروي كن؛ (قيامت، 18 ـ 16).

4ـ پيامبر اكرم - صلي الله عليه و سلم- : حفظ وحي نشان مي‌دهد كه الفاظ و كلمات در اختيار پيامبر نبوده بلكه الفاظ و كلمات از سوي خداوند مي‌باشد.

5ـ تفاوت قرآن و حديث قدسي از لحاظ سبك و بيان و شيوة تركيب كلمات، اين تفاوت و دوگانگي كه واقعيتي انكار ناپذير است و با اندك توجهي آشكار مي‌شود بهترين گواه بر عدم دخالت پيامبر در شكل گيري ساختار لفظي و بياني قرآن است.[4]

البته برای مطالعه بيشترمی توانید به منابع زیر رجوع کنید:
1ـ محمد حسين طباطبائي، الميزان، ترجمة محمد باقر موسوي همداني، (قم، جامعة مدرسين حوزة علميه، 1363)، ج 1، ص 93 تا 139.
2ـ عبدالله جوادي آملي، تسنيم في تفسير القرآن الكريم، (قم، اسراء، 1378)، ج 2، ص 433 تا 441.
3ـ ناصر مكارم شيرازي، تفسير نمونه، (تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1368)، ج 1، ص 129 تا 138.
4ـ همان، ج 11، ص 405 تا 410.
5ـ عبدالله جوادي آملي، تفسير موضوعي قرآن كريم، قرآن در قرآن، (قم، اسراء، 1378)، ج 1، ص 127 تا 177.
6ـ محمد باقر سعيدي روشن، علوم قرآني، (قم، مؤسسة پژوهشي و آموزشي امام خميني، 1377)، ص 89 تا 127.

موفق باشید ...

پاورقی____________________________________________________
[1] . معرفت، محمد هادي، علوم قرآني، قم، مؤسسة فرهنگي تمهيد، 1380، ص 345.
[2] . جوادي آملي، عبدالله، تفسير موضوعي قرآن كريم، قم، اسراء، 1378، ج 1، ص 176.
[3] . معرفت، محمد هادي، علوم قرآني، ص 57.
[4] . حسيني، موسي، مجله پژوهشهاي قرآني، وحياني بودن الفاظ قرآن، سال ششم، شماره 22 و 21، ص 233 ، بنقل از پایگاه اینترنتی اندیشه قم، پاسخ به شبهات وحی.

زمزم;65722 نوشت:
مشکل شما بر این است که حقیقت معجزه برایتان روشن نگشته است و قران را یک سری سخنانی میدانید که فطرت پاک یک انسان نیز میتواند انها را بیان کند.

بله اگر قرآن اراده و کلام مستقیم خدا بود و محمد بر گزیده ی او برای نجات تمام بشر پس چرا الان و امروزه که تمام دنیا براحتی با هم ارتباط داشته و تبادل اطلاعات در عرض چند ثانیه صورت می گیر د و بشر متمدن به قول شما منحرف امروزی بشدت نیاز به هدایت دارد چرا محمد به جای اینکه امروزه بدنیا آمده و تمام جهان را هدایت کند چرا 1400 سال پیش در میان ساکنان محصور وبی تمدن عربستان بدنیا آمد و تا زنده بود اسلام الهی مورد نظر خود را به دنیا صادر نکرد ؟؟؟

الان دهکده ی بزرگ جهانی بشر پیشرفته به پیامبر نیاز دارد یا آن چند قبیله ی نیم وحشی بو گرفته ی بی فرهنگ ؟؟

[="red"] هدایت کدام گروه مهمتر و با ارزشتر است ؟؟؟
[/]
هدایت اعراب بدوی سوسمار خور یا هدایت انسان پیشرفته ی امروزی

پس بدانید که محمد ماموریت آسمانی و خدایی جهانی خارج از عربستان نداشته است چون اگر داشت اراده ی خدا بر این قرار می گرفت که در زمانی ظهور کند که امکانات ارتباطی و تبادل فکری بین انسانهای تمام کره ی زمین آماده شده باشد چون اکنون

اما در مورد یکی که گفته بود اسلام به زن شرافت داد

نه خیر اینطور نیست این سرشت پاک انسانی ووجدان درونی انسان است که به زن شرافت می دهد نه اینکه منحصرا بگوییم فلان مکتب و دین به زن شرافت می دهد !!

در تمام کشور ها از جمله ایران در هر کدام به نوعی به زن ظلم می شود همانطوریکه شما می گویید در کشور های غربی به زن ظلم می شود [="red"] آنها هم متقابلا می گویند در ایران به زنها خیلی ظلم می شود [/]
وهر کشوری فرهنگ و عادات خود را معیار و خط کش قضاوت قرار می دهد

اما در دو سوی طیف هستند زنان لخت و بی بند و باری که منکر هر گونه ظلمی در حق خود هستند و آزادی را در این می بینند و افتخار هم می کنند !!

ودر آن سوی طیف نیز زنانی هستند که علی رغم اینکه کاملاً سر تا پا در کفنی سیاه مدفون و اسیر روبنده و دستکش و غیره هستند باز اینها هم منکر هر گونه ظلمی در حق خود شده و خود را آزاد ومتدین می دانند !!!!!!

اما هر دو گروه در گمراهی آشکاری هستند که [="red"] ای بیخبران راه نه این است و نه آن [/]

شرافت زن در سرشت پاک انسانی است و وامدار تفکر فرد و فرهنگ و دین خاصی نیست

[="blue"]اما در پاسخ آنهایی که قرآن را معجزه می دانند وتحدی می کنند که مانند آن را هیچ کس نمی آورد [/]

من هم به اینها می گویم خوب شما هم اگر می توانید مانند نسبیت انیشتین بیاورید

در حالی که به هیچ عنوان نمی توانید چون آن بیاورید این هم تحدی است دیگه

شما هم مثل ادیسون بیش از هزار اختراع داشته باشید که هیچ وقت نمی تونید اگر چه به

قول قرآن پشت به پشت هم دهید این هم تحدی است دیگه

یا مانند متن وزین بی نقطه ی من بیاورید در حالیکه ازعبارتهای آن تقلید نکرده باشید

این هم یک نوع تحدی است دیگه

[="red"]و بزودی طبیعت تار و پود تمام مذاهب را در جهان( [="blue"]بخصوص مذاهب حقه ؟؟؟را)[/]) خاکستر خواهد کرد و من این چنین می خواهم [/]

با سلام و درود به غلام علی منجی آینده بشر
مگر انیشتن مدعی تحدی بود که این حرف رو میزنی و از کجا معلوم که حرف ونظر انیشتن هیچ نقصی نداشته وتمام کمالات را دارا است و روی حرف او سخن و نظری نیست؟بزار هزار سال بگذره بعد این سخن را بزن.
2- سخن بی نقطه گفتن صرف،هنر نیست هنر آن است که بی نقطه باشد و پر محتوی :Ealam: علاوه بر اینکه کسی نگفته متن بی نقطه معجزه است حضرت آقا.:Ghamgin:
البته ما منتظر معجزات جدید شما هستیم.
:khandeh!:

[=Palatino Linotype]یکی از آیاتی که دارای فصاحت بالا است این آیۀ شریفه است :
(وَ قِيلَ يأَرْضُ ابْلَعِى مَآءَكِ وَ يسَمَآءُ أَقْلِعِى وَغِيضَ الْمَآءُ وَ قُضِىَ الْأَمْرُ وَ اسْتَوَتْ عَلَى الْجُودِىّ وَقِيلَ بُعْدًا لّلْقَوْمِ الظلِمِينَ) و گفته شد: اى زمين، آب خود را فرو بر و اى آسمان (از باران) خوددارى كن و آب فرو كاست و فرمان‏گذارده شد و (كشتى) برجودى قرار گرفت و گفته شد: مرگ بر قوم ستمكار.
آیا می دانید در این آیه چه نکات ادبی نهفته است.:Gig:

گلشن;65869 نوشت:
یکی از آیاتی که دارای فصاحت بالا است این آیۀ شریفه است :
(وَ قِيلَ يأَرْضُ ابْلَعِى مَآءَكِ وَ يسَمَآءُ أَقْلِعِى وَغِيضَ الْمَآءُ وَ قُضِىَ الْأَمْرُ وَ اسْتَوَتْ عَلَى الْجُودِىّ وَقِيلَ بُعْدًا لّلْقَوْمِ الظلِمِينَ) و گفته شد: اى زمين، آب خود را فرو بر و اى آسمان (از باران) خوددارى كن و آب فرو كاست و فرمان‏گذارده شد و (كشتى) برجودى قرار گرفت و گفته شد: مرگ بر قوم ستمكار.
آیا می دانید در این آیه چه نکات ادبی نهفته است.

گلشن گرامی
اول شما بگو
در این آیات زیر چه نکات ادبی ؟؟؟؟وجود دارد که من جواب شما را بدهم

[="red"] فَقَالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى[/](النازعات/24)

پس(فرعون )گفت: «من پروردگار برتر شما هستم!»

آیه ی دیگر

[="Blue"][="Black"][/]إِلَى [="Red"][="Blue"]فِرْعَوْنَ[/][/] وَمَلَئِهِ فَاتَّبَعُوا أَمْرَ[="red"] [="blue"]فِرْعَوْنَ[/][/] وَمَا أَمْرُ [="red"][="blue"]فِرْعَوْنَ[/][/] بِرَشِيدٍ(هود/97)
[/]

می بینید که در یک آیه ی کوتاه [="Blue"] سه بار نام فرعون[/] تکرار شده است و اساتید ادبیات می دا نند که این نقص بلاغت است که یک اسم را در نوشته ی کوتاهی چند بار تکرار کنی

یا در آیه ی [="Red"] تبت یدا ابی لهب[/] نکته ی ادبی و معجزه !! کدام است ؟؟؟

یا درآیه ی

[="Red"] أَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَينَينِ[/](البلد/8)

[="Black"]آيا براي او دو چشم قرار نداديم،[/]
[="red"] وَلِسَانًا وَشَفَتَينِ[/](البلد/9)
[[/][="red"][="Blue"] [="black"]
[/] [/][/] چه نکته ی ادبی وجود دارد؟؟غیر از اینکه با اعجاز و علم غیب خارق العاده !!! آموزش دهد که انسان دو چشم دارد و یک زبان ودو لب!!!:Gig:

یا در آیه ی زیر

[="Red"]فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لَا أَيمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ ينْتَهُونَ(التوبة/12)[/] ([="Blue"] با امامان کفر کشت و کشتار کنید .....[/])نکته ی ادبی و معجزه کدام است ؟؟

بهر حال در قرآن مانند هر ساخته ی ادبی بشر های دیگر [="Red"] اوج و حضیض[/] وجود دارد

اینها نمونه های ادبی است که در هر زبانی ممکن است وجود داشته باشد

در دیوان مولوی ؛ لسان الغیب ، سعدی و فردوسی و غیره نکته ها و استعاره های ادبی و هنری زیادی همتراز این در فارسی وجود دارد

در ضمن اگر قرآن معجزه ی منحصر به فرد ادبی بود چرا

آیات کل قرآن طوری نمی شد که [="Red"] از هر دو سو یکی جور خوانده شود[/] مانند شعر زیر

[="Red"]شو همره بلبل بلب هر مهوش
شکر بترازوی وزارت بر کش

[/]

اگر اینطور می شد که خیلی ها به آن ایمان می آوردند !!!
یا چرا مانند خطبه ی بی نقطه ی منسوب به علی متن سورها بی نقطه نبوده تا نشان دهد اوج هنر در چیست ؟؟

[="Blue"] آیات قرآن فقط برای آدم کردن آن اعراب بی طهارت و جاهل بی تربیت و بی فرهنگ وحول حوش مشکلات روزه مره ی آنها ساخته شده است همین
[/]

غلامعلی نوری;65880 نوشت:
آيا براي او دو چشم قرار نداديم،

لزوم وجود دو چشم از نظر علمی می دانید چیست؟
چرا با وجود دو چشم انسانها دو بینی ندارند؟
و....................... البته چون اصلا وقت ندارم نمی توانم سوال بیشتری بنویسم..ایضا دو گوش و..... و..... ................ و ..
انشاء الله بعد ارادتمند همه دوستان
این تاپیک زیر مجموعه های زیادی دارد .............
ظاهرا نوری عزیز جملات یکی از دانشمندان غربی را نوشته ای که من الان اسمش یادم نیست از کتاب استخراج کرده خواهم نوشت ...

zahra;65971 نوشت:
زوم وجود دو چشم از نظر علمی می دانید چیست؟
چرا با وجود دو چشم انسانها دو بینی ندارند؟
و....................... البته چون اصلا وقت ندارم نمی توانم سوال بیشتری بنویسم..ایضا دو گوش و..... و..... ................ و ..
انشاء الله بعد ارادتمند همه دوستان
این تاپیک زیر مجموعه های زیادی دارد .............
ظاهرا نوری عزیز جملات یکی از دانشمندان غربی را نوشته ای که من الان اسمش یادم نیست از کتاب استخراج کرده خواهم نوشت ...

سلام بر زهرای گرامی

حرفای شما در صورتی قابل ملاحظه است که فقط برای نوع انسان دو چشم آفریده شده باشد

و حیوانات دیگر یک چشم باشند

پس فقط در این صورت این آیه نکته ی ارزشمندی را یاد آوری کرده بود

در ضمن بگویم من پیرو تقلیدی هیچ متفکر و دانشمندبخصوصی (چه ایرانی و چه خارجی نیستم )که بخواهم حرف او را در بسته بپذیرم

اول آن راپشت غربال ذهنم ([="Red"]BBB[/])نگه می دارم پس اگر مطابق سرشت و وجدان درونی ام بود آن را می پذیرم اگر نه نه

اما این را قبول دارم که

[="Red"]Great minds think alike[/]

سلام
در موضوع این تاپیک قران سخن خداست؟
نظر سروش درمورد تجربه نبوی جای بحث دارد؟

سلام خانم Zahra گرامی
منظور شما بندیکت (باروخ) دو اسپینوزا (1632-1677) است ؟
و همچنین توجه شما را به بحث کلامی اواخر قرن دوم جلب میکنم در مورد مخلوق بودن قرآن "بحث بین اشاعره و معتزله"
در ضمن امر مشاهده و دیدن مربوط به درک مغز است
و قرارگیری چشمها در جمجمه بستگی به زندگی حیوان دارد
مثل چشمان آفتاب پرست که بتواند بدون حرکت دید تقریبا کاملی از محیط اطراف داشته باشد
و کاربرد دید سه بعدی در زندگی جانوران شکارچی برای تخمین صحیح فاصله تا صید

در مورد افرادی مانند آقای غلامعلی نوری قرآن کریم فرموده:

وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا کمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُوا أَنُؤْمِنُ کمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ أَلاَ إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَلکن لاَيَعْلَمُونَ (13)
و هنگامی که به آنان گفته شود: « همانند (سایر) مردم ایمان بیاورید، می گویند: « آیا همچون ابلهان ایمان بیاوریم؟! » بدانید اینها همان ابلهانند ولی نمی دانند.

بنابراین:

خَتَمَ اللّهُ عَلَي‏ قُلُوبِهِمْ وَعَلَي‏ سَمْعِهِمْ وَعَلَي‏ أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ (7)
خدا بر دل ها و گوش های آنان مهر نهاده، و بر چشم هایشان پرده ای افکنده شده، و عذاب بزرگی در انتظار آنهاست.

ولی برای کسانی که به اینجا مراجعه میکنند و قرآن را قبول دارند این آیات را میگذارم.

اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ کِتَاباً مُتَشَآب ها مَثَانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَي‏ ذِکْرِ اللَّهِ ذلِکَ هُدَي اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشاءُ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ (23)
خداوند بهترین سخن را نازل کرده، کتابی که آیاتش (در لطف و زیبایی و عمق و محتوا) همانند یکدیگر است، آیاتی مکرر دارد (با تکراری شوق انگیز) که از شنیدن آیاتش لرزه بر اندام کسانی که از پروردگارشان می ترسند می افتد، سپس برون و درونشان نرم و متوجه ذکر خدا می شود، این هدایت الهی است که هر کس را بخواهد با آن راهنمایی می کند، و هر کس را خداوند گمراه سازد، راهنمایی برای او نخواهد بود.

الر کِتَابٌ أُحْکِمَتْ آيَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِن لَدُنْ حَکِيمٍ خَبِيرٍ (1)
الر، این کتابی است که آیاتش استحکام یافته، سپس تشریح شده و از نزد خداوند حکیم و آگاه (نازل گردیده) است.

این کتابی است که از سوی خداوند رحمان و رحیم نازل شده است،

کِتَابٌ فُصِّلَتْ آيَاتُهُ قُرْآناً عَرَبِيّاً لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ (3)

کتابی که آیاتش هر مطلبی را در جای خود بازگو کرده، در حالی که فصیح و گویاست برای جمعیتی که آگاهند.

بَشِيراً وَنَذِيراً فَأَعْرَضَ أَکْثَرُهُمْ فَهُمْ لاَ يَسْمَعُونَ (4)

قرآنی که بشارت دهنده و بیم دهنده است، ولی بیشتر آنان رویگردان شدند، از این رو چیزی نمی شنوند.

وَقَالُوا قُلُوبُنَا فِي أَکِنَّةٍ مِمَّا تَدْعُونَا إِلَيْهِ وَفِي آذَانِنَا وَقْرٌ وَمِنْ بَيْنِنَا وَبَيْنِکَ حِجَابٌ فَاعْمَلْ إِنَّنَا عَامِلُونَ (5)

آنها گفتند: « قلب های ما نسبت به آنچه ما را به آن دعوت می کنی در پوشش هایی قرار گرفته و در گوش های ما سنگینی است، و میان ما و تو حجابی وجود دارد، پس تو به دنبال عمل خود باش، ما هم برای خود عمل می کنیم. »

إِنَّ الَّذِينَ کَفَرُوا بِالذِّکْرِ لَمَّا جَاءَهُمْ وَإِنَّهُ لَکِتَابٌ عَزِيزٌ (41)
کسانی که به این ذکر (قرآن) هنگامی که به سراغشان آمد کافر شدند (نیز بر ما مخفی نخواهند ماند) و براستی که این کتابی ارجمند است،

لاَ يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَلاَ مِنْ خَلْفِهِ تَنزِيلٌ مِنْ حَکِيمٍ حَمِيدٍ (42)

که هیچگونه باطلی، نه از پیش رو و نه از پشت سر، به سراغ آن نمی آید، چرا که از سوی خداوند حکیم و شایسته ستایش نازل شده است.

تَنزِيلُ الْکِتَابِ لاَ رَيْبَ فِيهِ مِن رَّبِّ الْعَالَمِينَ (2)
این کتابی است که از سوی پروردگار جهانیان نازل شده، و شک و تردیدی در آن نیست.


zahra;65971 نوشت:
أَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَينَينِ(البلد/8) آيا براي او دو چشم قرار نداديم،

مفسرین قران و یا قران شناسان بهتر می دانند منظور این ایه انسان است یا حیوانات هم هستند. هر چند برای هر موجودی یک چشم یا دو چشم بنا به نوع زندگیشان قابل بحث است.

نیز شما بهتر می دانید که جراحی به خصوص جراحی های میکروسکوپی بدون دید دو چشمی مجوز علمی و قانونی ندارد.
در پیشرفت علم میکروبیولوژی... فضا و کهکشان و فیزیک و تخمین حجم و عمق و دید سه بعدی و وسعت یا دامنه دید و تعادل و........ ....چشم نقش دارد. مطالعه چشم به کاربران توصیه میشود و اینجا جای بحثش نیست من خلاصه ای اشاره کردم.
اگر یک چشم اسیب دید فوری تخلیه میشود که چشم دیگر آسیب نبیند این یعنی توجه دادن خدا به علمی به نام ایمنولوژی
اینجا ذکر مکانیسمش برای کاربران لزومی ندارد.
چشم اقیانوس بیکران علم است.
این مطلبی که در ادامه مینویسم ربط به مبحث ندارد ولی چون برای کاربران ملموس است مینویسم تا مطلبی ظریف از چشم که قابل رویت است بخوانند.
اگر پلک پایین خود را به پایین بکشید یک سوراخ کوچک در قسمت نزدیک به بینی می بینید این سوراخ با کانال بسیار باریکی به بینی راه دارد . لذا چشم ما مرتب از کیسه اشکی زیر پلک بالا مرطوب میشود و اشک اضافی از این کانال به بینی هدایت میشود و روی گونه نمی ریزد لابد اینجا متوجه شدید که چرا موقع گریه بینی ابریزش پیدا میکند.... بسته بودن این مجرا به علل برخی بیماریها نیاز به جراحی ظریف یعنی جراحی با کمک دو چشم نیاز دارد . و........

خلاصه مطالعه وجود دو چشم یا یک چشم در انسان یا برخی حیوانات اقیانوسی از علم است و نمیتوان منکر این اقیانوس شد..

ضمنا نوری جان عجب ارداه قوی و محکمی داری!! (
bbb) نسبت به خیلی چیزها قابل نفوذ است چگونه ارداه این قسمت از بدن که در اراده ما نیست در دست ارداه ات قرار گرفته است ؟؟

متحیر;66040 نوشت:
نظر سروش درمورد تجربه نبوی جای بحث دارد؟

باور کن که همه ما الف بچه ها ی اسک دین در کلام و مباحثه و فلسفه و عرفان و علم از سروش بهتر نمی دانیم ولی بهتر درک می کنیم. سروش نان علم بلعم باعورایی خود را میخورد.

zahra;66268 نوشت:
مفسرین قران و یا قران شناسان بهتر می دانند منظور این ایه انسان است یا حیوانات هم هستند. هر چند برای هر موجودی یک چشم یا دو چشم بنا به نوع زندگیشان قابل بحث است.

نیز شما بهتر می دانید که جراحی به خصوص جراحی های میکروسکوپی بدون دید دو چشمی مجوز علمی و قانونی ندارد.
در پیشرفت علم میکروبیولوژی... فضا و کهکشان و فیزیک و تخمین حجم و عمق و دید سه بعدی و وسعت یا دامنه دید و تعادل و........ ....چشم نقش دارد. مطالعه چشم به کاربران توصیه میشود و اینجا جای بحثش نیست من خلاصه ای اشاره کردم.
اگر یک چشم اسیب دید فوری تخلیه میشود که چشم دیگر آسیب نبیند این یعنی توجه دادن خدا به علمی به نام ایمنولوژی
اینجا ذکر مکانیسمش برای کاربران لزومی ندارد.
چشم اقیانوس بیکران علم است.
این مطلبی که در ادامه مینویسم ربط به مبحث ندارد ولی چون برای کاربران ملموس است مینویسم تا مطلبی ظریف از چشم که قابل رویت است بخوانند.
اگر پلک پایین خود را به پایین بکشید یک سوراخ کوچک در قسمت نزدیک به بینی می بینید این سوراخ با کانال بسیار باریکی به بینی راه دارد . لذا چشم ما مرتب از کیسه اشکی زیر پلک بالا مرطوب میشود و اشک اضافی از این کانال به بینی هدایت میشود و روی گونه نمی ریزد لابد اینجا متوجه شدید که چرا موقع گریه بینی ابریزش پیدا میکند.... بسته بودن این مجرا به علل برخی بیماریها نیاز به جراحی ظریف یعنی جراحی با کمک دو چشم نیاز دارد . و........

خلاصه مطالعه وجود دو چشم یا یک چشم در انسان یا برخی حیوانات اقیانوسی از علم است و نمیتوان منکر این اقیانوس شد..

ضمنا نوری جان عجب ارداه قوی و محکمی داری!! (
bbb) نسبت به خیلی چیزها قابل نفوذ است چگونه ارداه این قسمت از بدن که در اراده ما نیست در دست ارداه ات قرار گرفته است ؟؟

[="Microsoft Sans Serif"]درود بر زهرای عزیز

ببین بزرگوار

شما این همه مطلب علمی را با چه توجیهی می خواهی به آیه بچسبانی ؟؟؟؟

اصلا آیا مطمئنی که این آیات می خواهد نوشته های شما را بیان کند آیات پیش و پس آن در مورد چیست ؟؟

اگر این طور باشد من هم می گویم [="red"]مولوی بزر گ علم غیب داشته [/]و توانسته است وجود سیاه چاله را که در قرن بیست کشف شدند قرنها پیش پیشگویی کند نگاه کن به

«««[="Red"]اینجا[/] »»»

[="Microsoft Sans Serif"] و اگر اینطور باشد می توا ن از بسیاری از متون قدیمی شاعران باستان پیشگویی ها و معجزات بسیاری را دید !!!!!!

این آیات کجاش به جراحی دوچشمی و میکرسکپی و غیره می خورد که به آن تحمیل کرده ای

حتما در مورد آفرینش زبان و دو لب [="red"]برای انسان[/] هم مطلب جراحی مرتبطی داری ؟؟؟؟؟

کسی هم مثل ژول ورن فرانسوی هم در قرن نوزدهم اختراع زیر دریایی و بالگرد را پیشگویی کرده

و یا مثل نوستر آداموس رخداد های دنیا را پیشگویی کرده اند که نا مسلمان بوده و پیامبر هم نبوده و ادعای معجزه هم نکرده اند

حالا شما تا می توانید لحظه به لحظه پیشگویی اختراعات و اکتشاف علمی اخیر را به آیات قرآن تحمیل کن ولی آیا این کار شما را دانشمندان و

قرآن پژوهان بیطرف تایید می کند ؟؟؟؟؟؟

[="Blue"]در ضمن خانم آوردن[="Red"] BBB [/]برای لطافت کلام است و جنبه ی شاعرانه دارد نه و اقعیت

[="Red"] [="Blue"]آوردن آن یک استعاره و خیالپردازی شعرگونه است که فعلا من و شما می دونیم چیه[/] [/]

[/]

غلامعلی نوری;66275 نوشت:
نقل نمایش پست ها نوشته اصلی توسط : Zahra مفسرین قران و یا قران شناسان بهتر می دانند منظور این ایه انسان است یا حیوانات هم هستند. هر چند برای هر موجودی یک چشم یا دو چشم بنا به نوع زندگیشان قابل بحث است. نیز شما بهتر می دانید که جراحی به خصوص جراحی های میکروسکوپی بدون دید دو چشمی مجوز علمی و قانونی ندارد. در پیشرفت علم میکروبیولوژی... فضا و کهکشان و فیزیک و تخمین حجم و عمق و دید سه بعدی و وسعت یا دامنه دید و تعادل و........ ....چشم نقش دارد. مطالعه چشم به کاربران توصیه میشود و اینجا جای بحثش نیست من خلاصه ای اشاره کردم. اگر یک چشم اسیب دید فوری تخلیه میشود که چشم دیگر آسیب نبیند این یعنی توجه دادن خدا به علمی به نام ایمنولوژی اینجا ذکر مکانیسمش برای کاربران لزومی ندارد. چشم اقیانوس بیکران علم است. این مطلبی که در ادامه مینویسم ربط به مبحث ندارد ولی چون برای کاربران ملموس است مینویسم تا مطلبی ظریف از چشم که قابل رویت است بخوانند. اگر پلک پایین خود را به پایین بکشید یک سوراخ کوچک در قسمت نزدیک به بینی می بینید این سوراخ با کانال بسیار باریکی به بینی راه دارد . لذا چشم ما مرتب از کیسه اشکی زیر پلک بالا مرطوب میشود و اشک اضافی از این کانال به بینی هدایت میشود و روی گونه نمی ریزد لابد اینجا متوجه شدید که چرا موقع گریه بینی ابریزش پیدا میکند.... بسته بودن این مجرا به علل برخی بیماریها نیاز به جراحی ظریف یعنی جراحی با کمک دو چشم نیاز دارد . و........ خلاصه مطالعه وجود دو چشم یا یک چشم در انسان یا برخی حیوانات اقیانوسی از علم است و نمیتوان منکر این اقیانوس شد.. ضمنا نوری جان عجب ارداه قوی و محکمی داری!! ( bbb) نسبت به خیلی چیزها قابل نفوذ است چگونه ارداه این قسمت از بدن که در اراده ما نیست در دست ارداه ات قرار گرفته است ؟؟ درود بر زهرای عزیز ببین بزرگوار شما این همه مطلب علمی را با چه توجیهی می خواهی به آیه بچسبانی ؟؟؟؟ اصلا آیا مطمئنی که این آیات می خواهد نوشته های شما را بیان کند آیات پیش و پس آن در مورد چیست ؟؟ اگر این طور باشد من هم می گویم مولوی بزر گ علم غیب داشته و توانسته است وجود سیاه چاله را که در قرن بیست کشف شدند قرنها پیش پیشگویی کند نگاه کن «««اینجا »»» و اگر اینطور باشد می توا ن از بسیاری از متون قدیمی شاعران باستان پیشگویی ها و معجزات بسیاری را دید !!!!!! این آیات کجاش به جراحی دوچشمی و میکرسکپی و غیره می خورد که به آن تحمیل کرده ای حتما در مورد آفرینش زبان و دو لب برای انسان هم مطلب علمی مرتبطی داری ؟؟؟؟؟ کسی هم مثل ژول ورن فرانسوی هم در قرن نوزدهم اختراع زیر دریایی و بالگرد را پیشگویی کرده و یا مثل نوستر آداموس وقایع دنیا را پیشگویی کرده اند که نا مسلمان بوده و پیامبر هم نبوده و معجزه نکرده اند حالا شما تا می توانید لحظه به لحظه پیشگویی اختراعات و اکتشاف علمی اخیر را به آیات قرآن تحمیل کن ولی آیا این کار شما را دانشمندان و قرآن پژوهان بیطرف تایید می کند ؟؟؟؟؟؟


بله ایه فقط اشاره به دو چشم کرده من هم گوشه ای از فواید دو چشم را نوشتم......حالا منظور واقعی از اشاره به دو چشم چیست؟ من نمی دانم فقط حداقل برای من به دلیل علمی پذیرفتنی است که اشاره خدا بی دلیل نیست.... و اصراری نیست که همه بپذیرند. هر کس با جمله ای مجاب میشود و کس دیگر ممکن است با ان جمله مجاب نشود و نیاز به استدلال دیگری داشته باشد. همانطور که سلیقه ها متفاوت است افکار و و سایل مجاب کردنشان هم متفاوت است. چرا که ما همگی متفاوتیم و منحصر . ولی می توانیم به هم کمک کنیم. تا جرقه در ذهن هم ایجاد کنیم. مگه نه؟؟

ضمنا برخی افراد در طول تاریخ پیشگویی های درست داشته اند و من و هیچ کس منکر نیستیم .
ولی مهم است بدانیم بیشترین و بهترین و درستترین پیشگویی ها را چه کسی داشته است ... او کیست؟
قربانت و فعلا خدا حافظ

بسمه تعالی
با سلام
جناب غلامعلی مشکل شما این است که افکار و اعتقادات خود را بر قرآن تحمیل می کنید و درصدد فهم مراد خدای متعال برنیامدید. شما اگر قرآن را کلام خدای متعال نمی دانید پس با این گفته قرآن چه می کنید که فرمود « وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى‏ إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحى‏ » یعنی: آنچه كه پیامبر مشركين را به سوى آن مى‏خواند، و آنچه كه از قرآن برايتان تلاوت مى‏كند، ناشى از هواى نفس نيست، و به رأى خود چيزى نمى‏گويد، بلكه هر چه در اين باب مى‏گويد وحيى است از جانب خداى متعال؟
چگونه می شود بعضی از آیات را خوب شمارید و مطابق با ارزشهای انسانی و بعضی را منافی با ارزشها و حال آنکه همه قرآن کلام خدای متعال است « افَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتابِ وَ تَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ» آیات قرآن همگی در اتقان و معجزه بودن همانند یکدیگرند «اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتاباً مُتَشابِهاً مَثانِی»
اگرعقل انسانها کامل می بود دیگر نیازی به قرآن و بعث انبیا نبود. شما چگونه بر رای و عقل خود اعتماد می کنید و اینگونه بی پروا کلام خدای متعال را نفی می کنید؟ چگونه است که پاسخ بر تفسیر های غلط شما بی ادبی تلقی گردد اما توهین جنابعالی به ساحت قرآن و خدای متعال بی ادبی نباشد؟
آن اندیشه و عقلی که خدای متعال حجت دانسته اگر مقرون به معارف الهی باشد انسان را به راه مستقیم رهنمون می شود. به همین دلیل خدای متعال پیامبران خود را فرستاد تا انسانها با نعمت عقل در معارف الهی تعقل کنند امام کاظم علیه السلام به هشام فرمود: « یا هشام ما بعث الله انبیائه و رسله الی عباده الا لیعقلو عن الله » و عاقلترین انسانها طبق فرمایش امام علیه السلام کسی است که به معارف الهی آگاهتر باشد « و اعلمهم بامرالله احسنهم عقلا» اما اگر بخواهید با تکیه بر اندیشه و عقل خود راه مستقیم را پیدا کنید بدانید جز ضلالت و گمراهی چیزی نصیب شما نخواهد گردید.
والسلام علی من اتبع الهدی


سعید;66353 نوشت:
« وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى‏ إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحى‏ » یعنی: آنچه كه پیامبر مشركين را به سوى آن مى‏خواند، و آنچه كه از قرآن برايتان تلاوت مى‏كند، ناشى از هواى نفس نيست، و به رأى خود چيزى نمى‏گويد، بلكه هر چه در اين باب مى‏گويد وحيى است از جانب خداى متعال؟

بنام خدای جان وجهان

درود بر راستجویان

سعید گرامی

بر خلاف آنچه که شما در مورد عقاید من پنداشته اید من قبول دارم که محمدپسر عبدالله ( که درود من بر او باد)
از روی هوس سخن نمی گفته بلکه آن ابر مرد بر اساس [="red"]منطق ،عقل و تدبیر [/]سخن
می گفته و اینها نیز نتیجه ی هوش و درایت بسیار بالای آن مرد بزرگ بوده
چون گیرندگی مغزش بالا بوده و درک بسیار بالایی در اثر تفکر پیدا کرده بود ،تعجب می کرده نکته های
به این روشنی راچرا بقیه ی اطرافیانش متوجه نمی شوند پس احساس می کرده و عقیده داشته که
این نکته ها و جرقه های ذهنی به او وحی می شده است

و طبق تعاریف قرآن و آن زمان از وحی ،درست می گفته است و او انسان والایی بوده
و دروغ هم نمی گفته است چون آنجایی که عقل و منطق باشد نیازی به دروغگویی
و مصلحت تراشی نیست

سعید;66353 نوشت:
شما چگونه بر رای و عقل خود اعتماد می کنید و اینگونه بی پروا کلام خدای متعال را نفی می کنید؟

[="microsoft sans serif"]گرامی شما مگر از پیش خود خدا آمده ایدیا سخن او را بگوش خود شنیده اید که اینچنین می گویید ؟؟

من کجا به قرآن و خدای عزیز بی احترامی کرده ام ؟؟؟ [="red"]معاذ الله انه ربی احسن مثوای[/]

[="blue"]انی بریء مما تصفون [/]

من فقط می گویم قرآن سخن خدای آفریننده ی جهان بیکران نیست بلکه مجموعه ای از جرقه ها، عقاید و اندیشه های
ژرف اصلاحگرانه ی محمد ارجمند است
و مطالب منطقی حکیمانه و ارزشمند بسیاری هم در آن وجود دارد و بدین لحاظ باز قابل احترام و تکریم است :Gol: [/]

خيلي ظريف غلام سعي دارد به ساحت پيامبر عظيم الشان توهين کند
يا نمي داند يا مي داند که اگر مي داند واي به حالش

به اين جملات دقت کنيد :

((چون گیرندگی مغزش بالا بوده و درک بسیار بالایی در اثر تفکر پیدا کرده بود ،تعجب می کرده نکته های
به این روشنی راچرا بقیه ی اطرافیانش متوجه نمی شوند پس احساس می کرده و عقیده داشته که
این نکته ها و جرقه های ذهنی به او وحی می شده است ))

يعني پيامبر دچار نوعي توهم بوده است به زعم اين غلام

و از باب ديگر تکبرش به اوج رسيده که کبريايي الله را در خود بيان مي کند

((انی بریء مما تصفون ))

جالب است نه؟

غلام بسيار کمتر از اني که به ساحت قران خدشه اي وارد کني کلمات تو و روش تو عينا مثل روش ان ملعون رجيم است که سخن باطلي بيان مي کند و تنها حربه اش پافشاري بر کلامش بدون منطق است

زود باشد که صاحب حقيقي بيايد و اشکار شود دين حق

سلام بر شما فقیر !!!!

فقط به یک آیه بسنده می کنم که اگر در خانه کس است یک حرف بس است

وَإِذَا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ وَقَالُوا لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ سَلَامٌ عَلَيكُمْ لَا نَبْتَغِي الْجَاهِلِينَ(القصص/55)

و هرگاه سخن لغو و بيهوده بشنوند، از آن روي مي‌گردانند و مي‌گويند: « کردار ما از آن ماست و کردار شما از آن خودتان؛ سلام بر شما !!!!!؛ ما خواهان مصاحبت با جاهلان نيستيم!»


fagheer;66442 نوشت:
زود باشد که صاحب حقيقي بيايد و اشکار شود دين حق

فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ(الأعراف/71)
! پس شما منتظر باشيد، من هم با شما انتظار مي‌کشم! (شما در انتظار شکست من، و من در انتظار عذاب الهي براي شما!)» !!!

با سلام و عرض ادب خدمت تمامی دوستان :Gol:

انکار صریح وحی و کلام خداوند بودن قرآن کریم...

[=Microsoft Sans Serif]

نقل قول:
[=Microsoft Sans Serif]من فقط می گویم قرآن سخن خدای آفریننده ی جهان بیکران نیست بلکه مجموعه ای از جرقه ها، عقاید و اندیشه های
[=Microsoft Sans Serif]ژرف اصلاحگرانه ی محمد ارجمند است
[=Microsoft Sans Serif]و مطالب منطقی حکیمانه و ارزشمند بسیاری هم در آن وجود دارد و بدین لحاظ باز قابل احترام و تکریم است

حضرت محمد (ص)، تجلی اعظم خداوند، واسطه فیض وجود، هیچ احتیاجی به احترام امثال شما ندارند. لازم نکرده پشت احترام و تکریم استتار کنید. دم خروس به اندازه کافی پیداست. سوره 9:

يُرِيدُونَ أَن يُطْفِؤُواْ نُورَ اللّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى اللّهُ إِلاَّ أَن يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ ﴿۳۲﴾
مى‏خواهند نور خدا را با سخنان خويش خاموش كنند ولى خداوند نمى‏گذارد تا نور خود را كامل كند هر چند كافران را خوش نيايد (۳۲)

دوستان من احساس می کنم جناب غلام از نظر روانشناختی نیاز شدیدی به مطرح کردن خودشان دارند، و خیلی دوست دارند طوری رفتار کنند تا حس «من از بقیه برترم» در خودشان ایجاد شود. بهترین پاسخ به چنین افرادی نادیده گرفتن آنهاست.

نقل قول:
دوست داشتم که جوابت را بدم ولی جاهلان ارزش پاسخگویی ندارند

امام رضا (ع):

عقل، عطيه و بخششی است از جانب خدا، و ادب داشتن، تحمل يک مشقت است، و هر کس با زحمت ادب را نگهدارد، قادر بر آن مي شود، اما هر که به زحمت بخواهد عقل را به دست آورد جز بر جهل او افزوده نمي شود.
بحار الانوار ، ج 78، ص (342)

ان الله احکم الحاکمین
یا حق

سلام دوستان
بهتره با هم مهربونتر باشیم!!!
اگر اشتباه نکنم آقای نوری آنچه که با عقل و دانش خودش از قرآن استنباط کرده است را ملاک قرار میده.
سایر دوستان با این روش آقای نوری مخالف هستند.
بهتره با جواب به این سوال اختلافات و حل کنیم (البته از نظر من و با اجازه از بزرگترها!!):

چرا از نظر شما خداوند بیشتر از عقل ما، از ما انتظار دارد؟ مگر نفرموده ما از هر کس به اندازه وسعش بازخواست میکنیم. چرا ما فکر میکنیم که ما باید بیشتر از آنکه خود درک نموده ایم عمل کنیم.


آقای نوری به آن اندازه که عقلش درک نموده عمل کرده، پس تکلیفی بر عهده او نباید باشد.

[=Arial Narrow]

غلامعلی نوری;66418 نوشت:
من فقط می گویم قرآن سخن خدای آفریننده ی جهان بیکران نیست بلکه مجموعه ای از جرقه ها، عقاید و اندیشه های ژرف اصلاحگرانه ی محمد ارجمند است و مطالب منطقی حکیمانه و ارزشمند بسیاری هم در آن وجود دارد و بدین لحاظ باز قابل احترام و تکریم است

[=Arial Narrow]

[=Arial Narrow]با سلام به دوستان خوبم:Gol:

[=Arial Narrow]جناب نوری اگر واقعاً چنین است که شما می گویید، پس چرا خدای متعال، عامل بشری بودن قرآن را نفی می‌کند و عاملی جز وحی را در آفرینش قرآن مؤثر نمی‌داند و می‌فرماید:
[=Arial Narrow] «وَما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی * إنْ هُوَ إلاّ وَحْیٌّ یُوْحی * عَلَّمهُ شَدیدُ الْقُوی» (نجم/ 3-5). «او هرگز از روی هوا و هوس سخن نمی‌گوید و آنچه می‌گوید سروش غیبی است که در اختیار او گذارده شده است و موجود نیرومندی (فرشته وحی) به او آموخته است».

[=Arial Narrow]دم زدن از این که قرآن کتاب بشری است، با صدها آیه قرآنی در تضاد است.

[=Arial Narrow]اینک برخی از این آیات:
[=Arial Narrow]1- «ولو کانَ مِن عندِ غیرالله لوجَدوا فیه اختلافاً کثیراً» (نساء 82) اگر از جانب غیر خدا بود، در آن اختلاف فراوانی می‌یافتند.
[=Arial Narrow] 2- «کتاب انزلناه الیک لتُخرِجَ الناسَ مِنَ الظُلماتِ الی النور» (ابراهیم 1) قرآن کتابی است که ما آنرا فرو فرستادیم تا مردم را از تاریکی‌ها به روشنی وارد سازی.
[=Arial Narrow] 3- «انا انزلناه قراناً عربیاً لعلکم تعقلون» (یوسف 12) ما آنرا به صورت قرآن عربی فرو فرستادیم تا بیندیشید.

[=Arial Narrow]4- «و کتاب انزلناه مبارک» (انعام 92) این کتاب مبارکی است که ما آنرا ارسال کردیم. با این گفتار صریح چگونه آنرا کتاب بشری تلقی کنیم و آنرا ساخته بشر بدانیم در حالی که در صداقت و راستگویی محمد امین (ص) کسی تردید ندارد. [=Arial Narrow]

با سلام و عرض ادب :Gol:

[=Times New Roman]

نقل قول:
[=Times New Roman]چرا از نظر شما خداوند بیشتر از عقل ما، از ما انتظار دارد؟

چنین عقیده ای نداریم.

[=Times New Roman]

نقل قول:
[=Times New Roman]مگر نفرموده ما از هر کس به اندازه وسعش بازخواست میکنیم.

همین طور است.

[=Times New Roman]

نقل قول:
[=Times New Roman]چرا ما فکر میکنیم که ما باید بیشتر از آنکه خود درک نموده ایم عمل کنیم.

برخی از مسائل دستورات صریح قرآن و دین هستند و جایی برای درک کردن و نکردن ندارند. اگر چنین استدلال کنیم، با این حساب بسیاری از افراد گناهی ندارند. اگر اینطور باشد، پس کسی می تواند بگوید: «من فلسفه وضو گرفتن را درک نکرده ام!!! پس بی وضو نماز می خوانم!!!»

طبیعی است که چنین نمازی باطل است. درک کردن و نکردن فرد مورد نظر هم تأثیری در آن نمی گذارد.

[=times new roman]
نقل قول:
[=times new roman]آقای نوری به آن اندازه که عقلش درک نموده عمل کرده، پس تکلیفی بر عهده او نباید باشد.

فرض کنیم بر اساس درک کسی شیطان پرستی دین بر حق باشد!!! تکلیفی بر عهده او نیست؟!!!

اینطور نیست دوست عزیز. گاهی اوقات در زمینه هایی که عقلمان نمی رسد، باید از کسانی که عقلشان می رسد بپرسیم. باید ببینیم بزرگان چه کرده اند. اگر سعی کنیم با عقل ناقص خود به حیطه هایی وارد شویم که توان درک آن را نداریم، فقط بر جهلمان اضافه می شود.

علم، نوری است که خداوند بر دل مؤمن می تاباند. علم چیزی نیست که کسی با «عقل معاش» و کلنجار ذهنی آن را کسب کند. تنها علم حقیقی همین نور است.

وقتی کسی ببیند جمع کثیری با او مخالفت می کنند، عاقلانه این است که درباره تئوری هایش بیشتر بیاندیشد. درد اینجاست که جناب غلام قیافه اولیای خدا را به خود گرفته اند و همین طور می برند و می دوزند.

رفتارهای ایشان با عقل مغایرت آشکار دارد. پر واضح است نظراتشان تئوری هایی بیش نیست. عاقل هیچگاه چنین نظراتی را در ملاء عام جار نمی زند. عاقل هیچگاه شبهه افکنی نمی کند. عاقل هیچگاه با ایمان مردم بازی نمی کند. عاقل هیچگاه چنین ریسکی را نمی پذیرد.

و البته درک این استدلالها به عقل چندانی نیاز ندارد. قبلاً هم با ایشان در این باره صحبت کرده ام:

http://www.askdin.com/showthread.php?t=7134

ولی ایشان از بحث فرار کردند. حالا اگر ایشان سخنان به این روشنی را می بینند، و باز به کار خود ادامه می دهند، طبیعی است که در نیتشان شک شود.

توصیه می کنم به جای دفاع از کسی که نمی شناسید، به صفحه کاربری ایشان مراجعه کنید و به تاپیکهای ایجاد شده توسط ایشان نگاهی بیاندازید.

با تشکر فراوان
یا حق

بسمه تعالی
با سلام

جناب غلامعلی چرا با الفاظ بازی می کنید اگر قرآن جرقه ذهنی پیامبر باشد، در نتیجه بطور قطع کلام بشر خواهد بود. در حالیکه آیات زیادی دلالت بر خلاف آنچه شما پنداشتید دارد:
-اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتاباً مُتَشابِهاً مَثانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَ قُلُوبُهُمْ إِلى‏ ذِكْرِ اللَّهِ ذلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ (23 زمر)
-أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً كَثِيراً (82 نساء)
- وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحى‏‏ (3و 4 نجم)
- ثُمَّ أَدْبَرَ وَ اسْتَكْبَر فَقالَ إِنْ هذا إِلَّا سِحْرٌ يُؤْثَر إِنْ هذا إِلَّا قَوْلُ الْبَشَر (23-25 مدثر)
-وَ إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى‏ عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِه‏ (23 بقره)
- إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ تَنْزِيلا (انسان23)
و ..........
چطور می شود وحی را جرقه ذهنی معنا کرد در حالیکه برخلاف بیان قرآن است؟ شما برای اینکه حرفتان را به کرسی بنشانید معنای جرقه ذهنی را بر وحی حمل می کنید؟ معنای این کار شما چیزی جز تفسیر به رای نیست که جزای آن همان آتش دوزخ خواهد بود.


سعید;66598 نوشت:
جناب غلامعلی چرا با الفاظ بازی می کنید اگر قرآن جرقه ذهنی پیامبر باشد، در نتیجه بطور قطع کلام بشر خواهد بود. در حالیکه آیات زیادی دلالت بر خلاف آنچه شما پنداشتید دارد:
-اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتاباً مُتَشابِهاً مَثانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَ قُلُوبُهُمْ إِلى‏ ذِكْرِ اللَّهِ ذلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ (23 زمر)
-أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً كَثِيراً (82 نساء)
- وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحى‏‏ (3و 4 نجم)
- ثُمَّ أَدْبَرَ وَ اسْتَكْبَر فَقالَ إِنْ هذا إِلَّا سِحْرٌ يُؤْثَر إِنْ هذا إِلَّا قَوْلُ الْبَشَر (23-25 مدثر)
-وَ إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى‏ عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِه‏ (23 بقره)
- إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ تَنْزِيلا (انسان23)
و ..........
چطور می شود وحی را جرقه ذهنی معنا کرد در حالیکه برخلاف بیان قرآن است؟ شما برای اینکه حرفتان را به کرسی بنشانید معنای جرقه ذهنی را بر وحی حمل می کنید؟ معنای این کار شما چیزی جز تفسیر به رای نیست که جزای آن همان آتش دوزخ خواهد بود.

ب[="Microsoft Sans Serif"]با درود

تمام افکار نیک و سازنده ای که در ذهن ما انسانها جرقه زده می شود الهام از طرف خداوند و به نوعی وحی است

هر کس گیرندگی سلولهای مغزی اش بیشتر باشد انواع بیشتری وحی دریافت می کند هرچه نرونهای مغزی اش

سالم تر باشد الهامات را با شفافیت بیشتری از طرف خدا میگیرد و دریافت می کند ( هرکه بامش بیش برفش بیشتر :hamdel:)

الهامات و رحمت خداوندی تمام هستی را فرا گرفته است و سفره اش بر همه گشاده است اما کو مغز های آماده که آنها را دریافت کند؟؟؟؟

آیاتی که آورده ای هیچکدام از عقاید مرا در مورد وحی و الهام نقض نمی کند بلکه اتفاقا تایید می کند !!!!

[="microsoft sans serif"]

بینام;66572 نوشت:
برخی از مسائل دستورات صریح قرآن و دین هستند و جایی برای درک کردن و نکردن ندارند. اگر چنین استدلال کنیم، با این حساب بسیاری از افراد گناهی ندارند. اگر اینطور باشد، پس کسی می تواند بگوید: «من فلسفه وضو گرفتن را درک نکرده ام!!! پس بی وضو نماز می خوانم!!!»

طبیعی است که چنین نمازی باطل است. درک کردن و نکردن فرد مورد نظر هم تأثیری در آن نمی گذارد.

عجب بینای گرامی !!!!چشم بسته غیب می گی !!!!
من قبلا در همین تاپیک و در یکی از پست ها کاملا توضیح دادم که تمام دستورات قرآن تابع قدرت درک و توانایی واقعی مخاطب است
اگر کسی واقعا توانایی جسمی ، روانی انجام دستور قرآنی را واقعا نداشته باشد هیچ گناهی بر او نیست

و مکلف و موظف به انجام دستور قرآن نیست چون در توانش نیست

اتفاقا شما در مورد نماز و وضو صحبت کرده ای

خوب حالا شما که فلسفه ی وضو را درک کرده ای بدون مراجعه به آیه ی وضو بگو فلسفه اش چیست ؟؟؟

مگر غیر از این است که خود قرآن فلسفه ی و برهان تمام عبادات را ذکر کرده است ؟؟؟؟

یعنی حتی برای دستورات آشکار خود هم برهان می آورد و کسی را بی چون و چرا و بدون درک مجبور بکاری نمی کند

[="red"] مثلا فلسفه ی نهایی و برهان نماز را نگاه کن [/]

[="blue"]ان الصلاه تنهی عن الفحشاء و المنکر

و اقم الصلاه لذکری [/]

و غیره

یعنی [="red"]زور گویانه[/] و بدون دلیل منطقی در قرآن دستوری نداریم و [="blue"][="red"]حتما برهان و اهداف نهایی

آن نیز [="blue"]برای احترام به درک و فکر مخاطب[/] بیان شده است[/] [/]

یا همین وضو که مثال آورده ای فلسفه و دلیلش را در همان آیه گفته است نگاه :

[="blue"]يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيدِيكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَينِ وَإِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا وَإِنْ كُنْتُمْ مَرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغَائِطِ أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيمَّمُوا صَعِيدًا طَيبًا فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَأَيدِيكُمْ مِنْهُ مَا يرِيدُ اللَّهُ لِيجْعَلَ عَلَيكُمْ مِنْ حَرَجٍ [="red"]وَلَكِنْ يرِيدُ لِيطَهِّرَكُمْ وَلِيتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ[/][/](المائدة/6)

اي کساني که ايمان آورده‏ايد چون به [عزم] نماز برخيزيد صورت و دستهايتان را تا آرنج بشوييد و سر و پاهاي خودتان را تا برآمدگي پيشين [هر دو پا] مسح کنيد و اگر جنب‏ايد خود را پاک کنيد [=غسل نماييد] و اگر بيمار يا در سفر بوديد يا يکي از شما از قضاي حاجت آمد يا با زنان نزديکي کرده‏ايد و آبي نيافتيد پس با خاک پاک تيمم کنيد و از آن به صورت و دستهايتان بکشيد خدا نمي‏خواهد بر شما تنگ بگيرد ليکن [="red"]مي‏خواهد شما را پاکیزه (و تندرست)و نعمتش را بر شما تمام گرداند باشد که سپاس [او] بداريد[/]

خوب حالا جای تعجب است که شما چطور از خودت می گویی آنجا که گفته ای [="Red"]:[/]

[="red"]««برخی از مسائل دستورات صریح قرآن و دین هستند و جایی برای درک کردن و نکردن ندارند»».[/]

[="Blue"] اگر این چنین است که شما گفته ای و با عقل و درک !!!خود می پنداری پس چرا قرآن اینهمه در مورد تدبر و تفکر و تعقل و تفقه دستور داده است جناب !!!!!
[/]

واقعا که از درک وعقل خود مایه ی تمام می گذاری و زحمت می کشی بینای گرامی !!!!

حرف شما پیرو !!!!قرآن کجا و سخن گرانقدر آن گنجینه ی محمدی کجا

و این چنین شما بر خلاف آنچه که به کلام خدا بودن آن اعتقاد دارید سخن می گوییدو مخلف خدای خود حرف می زنید :Khandidan!:

در ضمن دوستان گرامی را به خواندن آن جایی که بینا آدرس داده سفارش می کنم تا خود قضاوت کنند که کی درستر گفته است :Kaf:
[/]

سلام

مثل اینکه این موضوع مختص جناب نوری و پرسش و پاسخ شده!

خوب جناب نوری اگر قابل میدونید جواب سوال من را در مورد اعتقاد به معجزه ندادید ؟

یا اعتقاد دارید یا ندارید کدومش؟

اگر فکر میکنید که شاید اینجانب شخص بیمقداریست میتوانید نظرتا را نقل نفر مایید:Labkhand:

[="microsoft sans serif"]

مسعودی;66679 نوشت:
مثل اینکه این موضوع مختص جناب نوری و پرسش و پاسخ شده!

خوب جناب نوری اگر قابل میدونید جواب سوال من را در مورد اعتقاد به معجزه ندادید ؟

یا اعتقاد دارید یا ندارید کدومش؟

اگر فکر میکنید که شاید اینجانب شخص بیمقداریست میتوانید نظرتا را نقل نفر مایید

درود بر مسعودی گرامی
ببخشید دوست ارجمند

من درگرماگرم این هیاهو و حملات غافلگیر کننده ه ی دوستان و دشمنان !!!! پرسش شما را نگاه نکردم

[="red"] اما اعتقادم در مورد معجزه [/]

هیچ معجزه ی هدفمندی از طرف خدا برای پذیرش زور گویانه ی مردم به پرستش او وجود ندارد
خدا نیازی ندارد که مردم او را بپرستند پس نیازی هم به آوردن معجزه برای وادار کردنشان به پرستش خدا نیست
بلکه معجزات( در صورت وقوع واقعی و بدون خیالپردازی) یا حاصل اتفاقات و احتمالات نادر وقایع علمی ([="red"]نه مذهبی[/]) هستند یا حاصل نبوغ وتلاش وزحمت ذاتی خود فرد
و معجزه( واقعی و بدون خرافه) که می گویند اگر هم آن را ببینیم باز پدیده ا ی هدفمند و سازمان یافته ای از طرف خدا برای هدایت مردم به خداپرستی مرسوم مذاهب [="red"]نیست[/]

بلکه همانطوریکه گفتم یا یک رخداد علمی اتفاقی و نادر بدون اهداف دینی است
یا حاصل تلاش و و نبوغ فرد ارائه دهنده آن است برای رسیدن به هدف خودش

[="red"] در هر حال معجزه ربطی به اراده خداوند برای وادار کردن مردم به پرستش کلاسیک و سیستماتیک خداوندندارد [/]

از طرفی قرآن ملاک پذیرش هر چیزی را( حتی عقاید دینی را) علم قرار داده است وبعداز علم به آن است که در فرد مسئولیت ایجاد می شود و اگر پیش از اینکه درستی چیزی برایم اثبات شودآنرا بپذیریم مسئولیت آور و عذاب آور است

[="red"]نگاه کنید :[/]

[="blue"] عدم پیروی از چیزی که با هوش و حواس به آن نرسیده باشیم [/]

وَلَا تَقْفُ مَا لَيسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا(الإسراء/36)

و چيزي را که بدان علم نداري دنبال مکن زيرا گوش و چشم و قلب همه مورد پرسش واقع خواهند شد

[="red"]یک نمونه ی دیگر [/]

مَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ وَلَا لِآبَائِهِمْ كَبُرَتْ كَلِمَةً تَخْرُجُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ إِنْ يقُولُونَ إِلَّا كَذِبًا(الکهف/5)

نه آنان و نه پدرانشان به اين [ادعا] دانشي ندارند بزرگ سخني است که از دهانشان برمي‏آيد [آنان] جز دروغ نمي‏گويند

[="blue"] حتی در مورد خود خدا هم باید از در علم و منطق وارد شد نه اینکه با زور و فشار دیگران را به قبول خدا واداریم نگاه کنید
[/]
وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيرِ عِلْمٍ وَيتَّبِعُ كُلَّ شَيطَانٍ مَرِيدٍ(الحج/3)

و برخي از مردم در باره خدا بدون هیچگونه علمي مجادله مي‏کنند و از هر شيطان سرکشي پيروي مي‏نما

[="blue"]شایعه پراکنی و رواج سخنان و خرافات غیر علمی در میان مردم بسیار نکوهیده است [="red"] نگاه [/][/]

إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِكُمْ وَتَقُولُونَ بِأَفْوَاهِكُمْ مَا[="blue"] لَيسَ لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ[/] وَتَحْسَبُونَهُ هَينًا وَهُوَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيمٌ(النور/15)

آنگاه که آن (شایعه) را از زبان يکديگر مي‏گرفتيد و با زبانهاي خود[="red"] چيزي را که بدان علم نداشتيد[/] مي‏گفتيد و مي‏پنداشتيد که کاري سهل و ساده است با اينکه آن [امر] نزد خدا بس بزرگ بود

[/]

سلام

جناب نوری شما نظرتون در باره خطاب ها از طرف خدا به انسان (پسر ادم) چیه؟(در قران).

فکر میکنید پیامبر چرا ایات را از قول خود نفرموده است؟

با سلام و عرض ادب :Gol:

[=Microsoft Sans Serif]

نقل قول:
[=Microsoft Sans Serif]عجب بینای گرامی !!!!چشم بسته غیب می گی !!!!

اولاً بنده بینام هستم. دوماً خوب برای خودتان می برید و می دوزید.

[=Microsoft Sans Serif]

نقل قول:
[=Microsoft Sans Serif]من قبلا در همین تاپیک و در یکی از پست ها کاملا توضیح دادم که تمام دستورات قرآن تابع قدرت درک و توانایی واقعی مخاطب است
نقل قول:

[=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif]اگر کسی واقعا توانایی جسمی ، روانی انجام دستور قرآنی را واقعا نداشته باشد هیچ گناهی بر او نیست

[=Microsoft Sans Serif]و مکلف و موظف به انجام دستور قرآن نیست چون در توانش نیست

مسئله تقلید از بزرگان برای همین موارد است. هیچکس نمی تواند به بهانه نفهمیدن فلسفه وضو، بدون وضو نماز بخواند. نماز بدون وضو باطل است. والسلام.

[=Microsoft Sans Serif]

نقل قول:
[=Microsoft Sans Serif]اتفاقا شما در مورد نماز و وضو صحبت کرده ای

اینها فقط مثالهایی بودند.

[=Microsoft Sans Serif]

نقل قول:
[=Microsoft Sans Serif]خوب حالا شما که فلسفه ی وضو را درک کرده ای بدون مراجعه به آیه ی وضو بگو فلسفه اش چیست ؟؟؟

احکام دین لایه لایه است. فلسفه نهایی تمامی دستورات دین اطاعت از خداوند است.

[=Microsoft Sans Serif]

نقل قول:
[=Microsoft Sans Serif]مگر غیر از این است که خود قرآن فلسفه ی و برهان تمام عبادات را ذکر کرده است ؟؟؟؟

همین طور است. ولی منظور من از مطالبم اصلاً چیز دیگری بوده.

[=Microsoft Sans Serif]

نقل قول:
[=Microsoft Sans Serif]یعنی حتی برای دستورات آشکار خود هم برهان می آورد و کسی را بی چون و چرا و بدون درک مجبور بکاری نمی کند

این استنباط شماست. مثلاً در آن مواردی که قرآن دستور به اطاعت از خداوند و حضرت رسول (ص) می دهد، هیچ جایی برای نافرمانی باقی نمی گذارد. یعنی اگر حضرت رسول (ص) بفرماید بمیر، باید مرد. بی چون و چرا. کسی نمی تواند به خاطر ندانستن فلسفه واجبات از انجام آنها سر باز زند.

فکر می کنید کسانی که از فرمان حضرت محمد (ص) برای شرکت در جنگ سر باز زدند، چه بهانه هایی داشتند؟ هر کس برای خودش توجیهی دارد. حالا چه آن توجیه اعتقاد قلبی اش باشد یا نباشد. چه عقلش برسد چه نرسد، چه خودش را به خریت بزند و وانمود کند که عقلش نمی رسد. نافرمانی از فرمان حضرت رسول (ص) گناه است. والسلام.

[=Microsoft Sans Serif]

نقل قول:
[=Microsoft Sans Serif]مثلا فلسفه ی نهایی و برهان نماز را نگاه کن
نقل قول:

[=Microsoft Sans Serif]ان الصلاه تنهی عن الفحشاء و المنکر

[=Microsoft Sans Serif]و اقم الصلاه لذکری

[=Microsoft Sans Serif]و غیره

البته اینها جزو فلسفه های نماز است. ولی فلسفه نهایی نیست. دین خالص دینی است که برای خدا باشد. بهتر است وضو گرفتن و نماز خواندن افراد فقط و فقط برای اطاعت از خداوند باشد، و نه برای هیچ نوع نفع شخصی، چه مادی و چه معنوی.

[=Microsoft Sans Serif]

نقل قول:
[=Microsoft Sans Serif]یعنی زور گویانه و بدون دلیل منطقی در قرآن دستوری نداریم و [=Microsoft Sans Serif]حتما برهان و اهداف نهایی
نقل قول:

[=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif]آن نیز برای احترام به درک و فکر مخاطب بیان شده است

همانطور که گفتم کسی به بهانه درک نکردند برهان و اهداف نهایی نمی تواند واجبات را ترک کند یا مرتکب محرمات شود.

[=Microsoft Sans Serif]

نقل قول:
[=Microsoft Sans Serif]خوب حالا جای تعجب است که شما چطور از خودت می گویی آنجا که گفته ای :
نقل قول:

[=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif]««برخی از مسائل دستورات صریح قرآن و دین هستند و جایی برای درک کردن و نکردن ندارند»».

شما اگر چشمانتان را باز کنید متوجه می شوید که این بخش عرایض بنده خطاب به چه سخنی است:

[=Times New Roman]"چرا ما فکر میکنیم که ما باید بیشتر از آنکه خود درک نموده ایم عمل کنیم."

"برخی از مسائل دستورات صریح قرآن و دین هستند و جایی برای درک کردن و نکردن ندارند. اگر چنین استدلال کنیم، با این حساب بسیاری از افراد گناهی ندارند. اگر اینطور باشد، پس کسی می تواند بگوید: «من فلسفه وضو گرفتن را درک نکرده ام!!! پس بی وضو نماز می خوانم!!!»

طبیعی است که چنین نمازی باطل است. درک کردن و نکردن فرد مورد نظر هم تأثیری در آن نمی گذارد."

سخنان بنده را قیچی نفرمایید.

[=Microsoft Sans Serif]

نقل قول:
[=Microsoft Sans Serif]اگر این چنین است که شما گفته ای و با عقل و درک !!!خود می پنداری پس چرا قرآن اینهمه در مورد تدبر و تفکر و تعقل و تفقه دستور داده است جناب !!!!!

هر چیزی سر جای خودش. همانطور که گفتم، هیچ کس نمی تواند به بهانه نفهمیدن دستور دین، واجبات را ترک کند. ترک واجبات عذاب اخروی به دنبال دارد. والسلام.

[=Microsoft Sans Serif]

نقل قول:
[=Microsoft Sans Serif]واقعا که از درک وعقل خود مایه ی تمام می گذاری و زحمت می کشی بینای گرامی !!!!

اولاً بنده بینام هستم. نمی دانم شما چطور م به آن بزرگی را نمی بینید. البته تعجبی ندارد. شما خیلی چیزها را نمی بینید. دوماً، نظر شما درباره عقاید من پشیزی ارزش ندارد. این شمایید که مدام سعی در مطرح کردن خودتان دارید، و با جملات تحقیر آمیز سعی در سیراب کردن حس پست خود بزرگبینی خودتان دارید.

[=Microsoft Sans Serif]

نقل قول:
[=Microsoft Sans Serif]حرف شما پیرو !!!!قرآن کجا و سخن گرانقدر آن گنجینه ی محمدی کجا

اصلاح می کنم: [=Microsoft Sans Serif]حرف شما پیرو !!!!قرآن کجا و تفسیر به رأی و بدعت گذاری های بی ارزش من کجا !!!!

[=Microsoft Sans Serif]

نقل قول:
[=Microsoft Sans Serif]این چنین شما بر خلاف آنچه که به کلام خدا بودن آن اعتقاد دارید سخن می گوییدو مخلف خدای خود حرف می زنید :Khandidan!:

من فقط در برابر خداوند مسئولم.

[=Microsoft Sans Serif]

نقل قول:
[=Microsoft Sans Serif]إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِكُمْ وَتَقُولُونَ بِأَفْوَاهِكُمْ مَا لَيسَ لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ وَتَحْسَبُونَهُ هَينًا وَهُوَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيمٌ(النور/15)
نقل قول:

[=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif]آنگاه که آن (شایعه) را از زبان يکديگر مي‏گرفتيد و با زبانهاي خود چيزي را که بدان علم نداشتيد مي‏گفتيد و مي‏پنداشتيد که کاري سهل و ساده است با اينکه آن [امر] نزد خدا بس بزرگ بود

می شود بفرمایید شبهه افکنی ها و نظریه پردازی های شما چگونه با این آیه توجیه می شود؟

[=Microsoft Sans Serif]

نقل قول:
[=Microsoft Sans Serif]در ضمن دوستان گرامی را به خواندن آن جایی که بینا آدرس داده سفارش می کنم تا خود قضاوت کنند که کی درستر گفته است :Kaf:

بینام هستم. در ضمن، بحث آن تاپیک تمام نشده است. به هر حال بنده هم همین توصیه را می کنم. بگذریم از اینکه:

ان الله احکم الحاکمین
یا حق

مسعودی;66774 نوشت:
جناب نوری شما نظرتون در باره خطاب ها از طرف خدا به انسان (پسر ادم) چیه؟(در قران).

فکر میکنید پیامبر چرا ایات را از قول خود نفرموده است؟

درود بر شما

سوال بسیار بجا و ظریفی است و جواب دادن به آن هم کار هر علمای اعلامی نیست :Gig:

پیامبر هم خود ش به درستی درک می کرده که مانند بقیه ی افراد بشری است با همان خصوصیات و نیازهای جسمی و روحی

و خود را جدا از بقیه تصور نمی کرده است که فقط به مردم بگوید این کار را انجام دهید یا آن کار را نکنید

اراده ی خداوند در برابر بشر شامل خود او هم می شده است

پس وقتی در قرآن خداوندنوع بشر را مورد خطاب قرار می دهد مانند بقیه شامل پیامبر هم می شود و این نشان می دهد که [="Red"] محمد دارد با آن آیه درک خود را از قانون و دستور ازلی خداوندی بیان می کند و او عقیده اش این بوده است که قانون وفطرت خداوندی در مورد تمام انسانها در آن آیه اینگونه می گوید[/]

محمد خودش هم می دانسته که بالاتر از بقیه نیست در برابر خدا هیچ امتیازی که او را از انجام تکالیف انسانی مستثنی کند ندارد

هر چه می گفته اول باید خودش به عنوان یک انسان آن را رعایت و انجام می داده است

اگر از قول خودش و بر خلاف قانون فطرت درونی خداوندی به دیگران دستور می داد دیگر نمی توانست الگوی مردم باشد

چرا که قرآن گفته است

چرا چیزی را می گویید که خود انجام نمی دهید ؟؟([="Red"] سوره صف)[/]

وجای دیگر در سوره بقره گفته است

[="Blue"] آیا مردم را به نیکی دستور می دهید و خود را فراموش فراموش می کنید [/]

بنا بر این او نمی توانسته است خود را تافته جدا بافته از مردم بداند چونکه وجدانش وفطرت پاک خدایی این را تجویز نمی کند

آنجا که خدا در قرآن انسانها را مورد خاطب قرار می دهد [="Blue"] در واقع برداشت ذاتی محمد از دستور ازلی و ابدی خداوند در مورد تمام انسانها است و محمد با آن آیه برداشت خود را از قانون خدایی بیان می کند [/]

در واقع به نظر اینجانب یکی از مخاطبین عبارت [="Red"]یا ایهاالذین آمنوا ...[/]... خود محمد هم هست و آین آیه استثاءبردار نیست ( اگر کسی خواست بیشتر توضیح می دهم )

و من اگر بخواهم برای اینکه مطلب جا بیفتد یک مثال شیمیایی و بیو شیمیایی می زنم تابرای کسانی که از علم روز بهره ای دارند مطلب بسادگی درک گردد

می دانید که در علم شیمی موادی داریم بنام [="Red"]کاتالیز گر [/]= آسان کننده و شتاب دهنده

یعنی موادی هستند که واکنش های شیمیایی را شتاب داده و جلو انداخته ولی خود تغییری نمی کنند و امتیازی نمی گیرند ، نه چیزی به آنها اضافه ونه کم می شود بلکه تنها وظیفه ی آنها فقط کمک در تسریع واکنش های دیگر است

[="Red"]جنبه ی نبوغ پیامبری[/] پیامبران از جمله محمد هم دقیقا نقش کاتالیزور را دارد [="Red"][="Blue"]ودرک وجدانی آن قوم جاهل و بی تربیت بو گرفته را تسریع داده است[[/]/COLOR]
و برای ادای وظیفه ی رسالت اجر ومزدی از دیگران به او اضافه نمی شود ( و ابتدا به ساکن نباید امتیاز تقدس آمیزی برای آنها تراشید)
هدایت دیگران وظیفه ای فطری است که به گردن آنها گذاشته شده است و راهی جز انجام آن ندارد و [="Red"]مجبورند بدون درخواست امتیازی عقاید خود را به دیگران ابلاغ کنند
[/]
[="Blue"] پس اگر محمد هم عقاید خود را بیان نمیکرد وآن قوم را راهنمایی نمی نمود آنها بالاخره در طول قرون خودشان به یافته های فطری محمد می رسیدند اما خیلی دیرتر !!!! و بسیار طول می کشید تا به آن نتایج برسند [/]

[="Red"]پس به عقیده ی اینجانب پیامبران کاتالیزگران شتابدهنده ی عقاید درست روزگار خود بوده اند
[/]

[="Blue"]بله محمد هم یک انسان شتابدهنده و کاتالیزگر یافته های وجدانی بشر ی در عصر خودش بوده است و هیچ اعطای امتیازی را در این باره برای او از طرف بقیه نباید متصور شد همین [/]
ادامه دارد !!!!!!!!!!!!!!

سلام
تا پست87

شما در عوض اینکه اعتقاد در مورد معجزه را قبول یا رد کنید بیشتر معجزه را توضیح دادید!

سوالم را تکرار میکنم ایا به معجزه عقیده دارید یا ندارید-- بله؟ --- خیر؟

نظرتونم در مورد پیامبران دیگه و معجزاتشون بفرمایید . مثلا حضرت موسی و یا حضرت عیسی.

مسعودی;66859 نوشت:
تا پست87

شما در عوض اینکه اعتقاد در مورد معجزه را قبول یا رد کنید بیشتر معجزه را توضیح دادید!

سوالم را تکرار میکنم ایا به معجزه عقیده دارید یا ندارید-- بله؟ --- خیر؟

نظرتونم در مورد پیامبران دیگه و معجزاتشون بفرمایید . مثلا حضرت موسی و یا حضرت عیسی.

دوست عزیز
اگر دقت می کردی بسادگی من عقیده را گفته ام و گفته ام معجزه( پدیده ای خارق العاده ی نادر علمی یا نبوغی )را به عنوان ابزار سازمان یافته و هدفمند برای مقاصد دینی قبول ندارم

اصلا معجزه ای برای وادار کردن مردم به انجام اعمال مذهبی کلاسیک که می گویند از طرف خدا بوده است قبول ندارم و لزومی هم به آن نیست

معجزات و پدیده های علمی را قبول دارم ولی از نظر مذهبی:
معجزه ای با اهداف برنامه ریزی شده و از پیش تعیین شده مذهبی را اصلا نمی پذیرم [="red"]چون نیازی به آوردن معجزه برای راضی کردن مردم به پرستش عبادی خداوند نمی بینم [/]

[="blue"] مثال و نمونه ی روشنی می آورم [/]

ما امروزه این همه آدم متدین را می بینیم که اعمال مذهبی را انجام می دهند بدون اینکه کوچکترین معجزه ی مدون و بر نامه ریزی شده ای از طرف خدا دیده باشند !!!!

همه ی اعتقادات مذهبی آنها ( درست یا نادرست) به ارث رسیده از نیاکان و فرهنگ اجتماعی حول و حوش آنهاست [="red"][="blue"] نه به علت دیدن معجزه های مزعوم[/] [/]

[="red"] بنا بر این معجزه برای امور مذهب اصلا لزومی ندارد[/] که باشد و آنهایی که معجزات مذهبی را بیان می کنند در واقع اگر هم واقعی و تهی از فساد خرافی باشد [="red"] چیزی جز پدیده ها و نکته های نادر و غیر عیان علمی نیست که عده ای بعدها برای رسیدن اهداف خود به آن رویداد های اتفاقی علمی [="blue"] رنگ و بوی دینی زده اند [/] [/]

ویا حاصل تلاش و زحمت ذاتی فرد نابغه ی مربوطه است

[="blue"] اما در مورد معجزات مذهبی «« [="red"]منسوب[/]»» به موسی و عیسی [/]

اگر به فرض هم دلایل منطقی و علمی اثبات شده ای از طرف پژوهشگران برای رخ دادن آنها هم ارائه شود باز آنها را پدیده ای
مذهبی نمی دانم بلکه از رخدادهای نادر علمی و طبیعی بوده اند [="red"]منتها از آنهابعدها برداشت مذهبی کرده [/]و آنها به پای نهال مذهب ریخته تا ایمان مردم رشد کند !!!!

[="blue"] واقعا با آن همه سودمندی در افزایش ایمان مردم !!! چه مانعی و چه ایرادی داشت که اگر از طرف خدا بوده اند دوباره در زمان محمد تکرار شوند ؟؟؟[/]

من می می گویم اگر واقعا آن وقایع منسوب به موسی و عیسی معجزه ی برنامه ریزی شده و از پیش تعیین شده ای از جانب خدا بودند می بایست در زمان خود محمد هم [="red"] لا اقل برای ایمان آوردن پیروان موسی و عیسی باز هم تکرار می شدند تا دل آنها آرام گرفته و بدانند که محمد هم معجزه ی موسی و عیسی را داشته و به او ایمان آورند[/] و اصلا الان دیگر کسانی غیر خودی بنام مسیحی و یهودی هم نداشتیم

پس آن وقایع اگر هم به فرض خیالپردازی و حاشیه سازی نیاکان بی خبر از ماهیت علمی آن پدیده ها نباشد چیزی جز نکته های علمی نبوده اند و ماهیت مذهبی هم نداشته اند

[="red"] [="blue"]عقیده ام این است که معجزههایی با اهداف مذهبی اصلا وجود خارجی نداشته اند [/] [/]

باز نکته ی مبهم دیگه ای هست ؟؟؟

واقعا با آن همه سودمندی در افزایش ایمان مردم !!! چه مانعی و چه ایرادی داشت که اگر از طرف خدا بوده اند دوباره در زمان محمد تکرار شوند ؟؟؟



سلام علیکم
دوسطر ذیل و بالا از خودتان هست

ما امروزه این همه آدم متدین را می بینیم که اعمال مذهبی را انجام می دهند بدون اینکه کوچکترین معجزه ی مدون و بر نامه ریزی شده ای از طرف خدا دیده باشند !!!!

______________________________________________________________-

در کل ایات قران برای فهم و در ک هر شخص در هر زمان فرستاده شده است.
و خداشناسی و درک ان در مقاطع کنونی نیاز به انگونه معجزات ندارد.


که خودتان جواب خود را داده اید .

پس تا اینجا مشخص شد شما اعتقادی به خواست و اراده خداوند و همچنین معجزات هیچیک از پیامبران ندارید :Cheshmak:

شما قران را بعنوان یک کتاب با افکار شخصی قبول داشته و طبق پستهایتان این امر را مورد تایید قرار دادید و منظورتان این بود که انرا سر لوحه خود قرار میدهید و به ان و ایه ها و فصایح ان ایمان دارید(پست 15 خودتون)

پس به شما خواندن و تعمل در انچه را که قبول دارید:

ایه های شماره37 _38_39_40 سوره یونس را پیشنهاد میکنم.

هر چند که طبق همین قران باز هم ایمان نمی اورید:Labkhand:

[="microsoft sans serif"]

مسعودی;66907 نوشت:
هر چند که طبق همین قران باز هم ایمان نمی اورید

لازم نیست برای آنکه قرآن را کتابی برتر بدانیم حتما فکر کنیم از جانب و اراده و سخن مستقیم خدا باید آمده باشد

همینکه فکر کنیم اندیشه های یک انسان شایسته و دلسوز و مهربان و ارجمند است کفایت می کند

کسی که مثلا دیوان حافظ مولوی و سعدی و غیره را بسیار دلپذیر و شیوا میابد آیا باید بگوید آن اشعار آنها کلام خداست ؟؟؟

آیا اگر عربی از 1400 سال پیش الان زنده شود و هواپیما سوار شده و تلویزیون نگاه کند و با گوشی حرف بزند آیا هواپیما و تلویزیون و غیره را معجزه و کاشفان آن را پیامبر و فرستاده ی ویژه ی خدا نخواهد دانست ؟؟؟

گرامی برای پذیرفتن مفاهیم و نکته های قرآنی اصلا لازم نیست آنرا معجزه بپنداریم چون بسیاری از آیات قرآن حرف دل نوع انسان آزاده است و حرف فطرت پاک انسانی است

آن فقط یک [="red"]یاد آوری ، تذکره و ذکر[/] برای زدودن گرد و غبار از نیروی درستکاری است که در وجود همه ی ما نهفته است

[="red"] قرآ ن در منتهای مراتب حرفی غیر از فطرت درونی انسان برای گفتن ندارد [/]

پس اگر قرآن معجزه باشد قبل از آن فطرت تمام انسانها معجزه است

اگر قرآن از طرف خدا باشد پس قبل از آن وجدان تمام انسانها از طرف خداست

پس اگر شما می گویید قرآن معجزه است و از طرف خداست و لی فطرت پاک انسانی را نادیده می گیرید اعتقاد یک دستی به افرینش خدا نداشته و متناقض دارید

بسیاری از عبارات قرآن چیزی نیستند جز سخنگوی و نماینده ی سرشت پاک انسانی نهفته در مغز تمام انسانها

[="blue"] قرآن فقط چیزی که انسانها خود دارند اما گرد گرفته یاد آوری و دوباره بیان می کند همین[/]

و معجزه نیست

برای همین است اگر آزاد وار به گفته های قرآن بیندیشیم می بینیم که حرف وجدان ما را می زند که خودمان داریم همین

[/]

سلام
خوشم میاد هر چی پیش میاد یه جوابی بهشمیدی:Cheshmak:

تکلیف اون چهارتا ایه قران رو هم روشن کن ایه های 37 _38 _39_40 سوره یونس

که من تکلیف خودمو روشن کنم و خاطرم جمع بشه شما حتی نقل خودتان

را هم قبول نداری(پست 15 )!!

غلامعلی نوری;66929 نوشت:
لازم نیست برای آنکه قرآن را کتابی برتر بدانیم حتما فکر کنیم از جانب و اراده و سخن مستقیم خدا باید آمده باشد همینکه فکر کنیم اندیشه های یک انسان شایسته و دلسوز و مهربان و ارجمند است کفایت می کند

عزیز فکر شما مهم نیست که چی فکر میکنید . مهم این است که واقعا قران از سوی خداست و نه از سوی هیچ بنی بشری حتی پیامبر (ص) که این مطلب هم در خود قران و هم از سوی پیامبر بیان شده است.

دلایل عقلی نیز مثل قاعده "حکم الامثال فیما یجوز و فیما لایجوز واحد" نیز بر آن صحه میگذارد . وقتی خداوند اذن دهد و اتفاق مانند شق القمر به دست مبارک بهترین بندگانش برای حقانیت سخنش در ادعای نبوتش اتفاق افتد وحی خداوندی نیز که کاملا از سوی خداست هیچ بعدی ندارد که از سوی خدا به قلب نازنین پیامبر(ص) نازل و بر زبانش جاری شود.

مسعودی;66931 نوشت:
سلام
خوشم میاد هر چی پیش میاد یه جوابی بهشمیدی

درود بر شما
بله هر کس محترمانه سوال بپرسد و حاشیه پردازی و توهین نکند و مهمل نگوید من وظیفه ی اخلاقی خود می دانم که به او جواب دهم اگر چه بخونم هم تشنه باشد [="Red"]ومن مرام جوانمردی را دارم و در اخلاق پیرو محمدم گرچه لا مذهبم و مذهب ندارم [/] :Khandidan!:

مسعودی;66931 نوشت:
که من تکلیف خودمو روشن کنم و خاطرم جمع بشه شما حتی نقل خودتان

را هم قبول نداری(پست 15 )!!

اتفاقا من اون پست خودم را بیشتر از بقیه قبول دارم [="Red"] لو کنتم تعلمون[/] !!!!

باز هم آن را تکرار می کنم و ای کاش دوست من محمد الان زنده بود و با هم کلی به کوته فکری بعضی ها می خندیدیم

من دوستدار و طرفدار سرسخت محمد آن نابغه ی ارجمند هستم واو واقعا انسان بی مانند و خارق العاده و بزرگی بوده است

[="Red"]ایا کسی که با نبوغ خود بتواند عده ی کثیری را 1400 سال در افکار و اندیشه های خود غرق کند انسان کوچکی است ؟؟؟؟[="Blue"]؟ و جز احمق ها کسی منکر بزرگی او نخواهد شد [/]
[/]

نه خیر اینطور نیست که پنداشته اید ، او برای من بزرگ است و راه رسم مبارزه با خرافات و پافشاری در راه حق را از قرآن او یاد گرفته ام و بزرگ اندیشی و پاره کردن تمام قید و بند های پوشالی زمانه ی خود را مدیون قرآن او هستم

و من مطئنم خدا مرا عاقبت در راه عقایدم پیروز می گرداند همانطوریکه که محمد را پیروز گزداند و خود عاقبت به تنهایی بر مذهبیون غلبه خواهم کرد

و نیازی هم به لشگر و عسکر ندارم

سپاه وعامل پیروزی من آن چیزی است که درون جمجمه های دشمنانم نهفته است

مسعودی;66931 نوشت:
تکلیف اون چهارتا ایه قران رو هم روشن کن ایه های 37 _38 _39_40 سوره یونس

عزیزم مثل اینکه من دارم داستان لیلی ومجنون برات تعریف می کنم و آنوقت تومیگی لیلی زنی بود یا مردی ؟؟؟؟؟؟

اگر به پستهای قبلی من خوب و آزاداندیشانه دقت کنی جواب این سوال را بخوبی گفته ام

من در پست های قبلی مفصلا گفته بودم که تمام اندیشهای سازنده و مفید انسان به نوعی وحی از طرف خداست

هرکس نرونهای مغزی اش سالم تر و مستعد تر باشد وحی بیشتری دریافت می کند

کسی که امر به خوبی و شایستگی می کند معلوم است که حرف از طرف نفس خودش نیست بلکه از طرف خداست
[="Red"] چراکه خود نفس انسان همواره به بدی و فحشاء امر می کند همانطوریکه یوسف در یوسف گفت [/]

پس حرفای محمد نیز برگرفته از فطرت پاک خدایی بوده است و گویی بیان اراده ی خداوند است واز روی هوا وهوس سخن نمی گفته

بلکه از روی عقل و منطق و تدبیر خدادادی سخن می گفته است

اگر مایلی پست های پیشین مرا نگاه کن تا چه گفته بودم که در ازدحام این همه پست یافتن آن برای من پیرمرد مشکل است

و باز تاکیید می کنم پست های پیشین مرا بخوان تا جواب خود را گرفته باشی

غلامعلی نوری;66929 نوشت:
آیا اگر عربی از 1400 سال پیش الان زنده شود و هواپیما سوار شده و تلویزیون نگاه کند و با گوشی حرف بزند آیا هواپیما و تلویزیون و غیره را معجزه و کاشفان آن را پیامبر و فرستاده ی ویژه ی خدا نخواهد دانست ؟؟؟

به اعرابی کار نداریم وقتی تلویزیون و ... را ببیند چه میگوید. ولی یقینا در 1400 سال پیش تمام شعرا و بلغا و متخصصین فن اعتراف به معجزه بودن و غیر بشری بودن کلام خدا کردند و امروزه پس از 1400 سال هیچ احدی از ابناء بشر نتوانسته مانند قران بیاورد و نخواهد توانست چرا که خود خداوند مصونیت قران از هرگونه تحریف را ضمانت نموده و قائل است اگر جن و انس هم جمع شوند نخواهند توانست تا قیام قیامت مانند قران بیاورند.

جناب نوری بی دلیل سخنان پوچ و بی سند و مدرک و برخاسته از هواهای نفسانی را گفتن کار سهل و اسان و یک بچه هم از پس آن بر می آید مهم این است حرف حق را با سند و مدرک ارائه دهیم .
ظاهرا پستهای قبلی را بدون مطالعه و تأمل رها کرده و دوباره برای وقت گذرانی یک چیزی وسط میاندازید.

غلامعلی نوری;66929 نوشت:
قرآن فقط چیزی که انسانها خود دارند اما گرد گرفته یاد آوری و دوباره بیان می کند همین و معجزه نیست

قران طبق فطرت بیان میکند ولی فقط امور فطری را بیان نمیکند بلکه برنامه زیستن صحیح را میفرماید.

دیگر اینکه اگر سخن شما درست باشد پس دیگرانی که قران را ایمان ندارند و عمل نمیکنندطبق نظر شما حد اقل یک نفر باید به سعادت دنیوی و اخروی رسیده باشد در حالی که در دنیای امروز چیزی که بین انسانهای ملحد و بی ایمان به قران یافت نمی شود همین روی سعادت و خوشبختی استکه نه تنها در آخرت که در دنیای مادی نیز سعادت را نیافتند. تجربه کاملا هویداست.

البته جناب نوری این گوی و این میدان کاری ندارد ،امتحان کنید شما که بحمد الله فطرت دارید و همه چیز را در نزد خویش دارید، مانند قران بیاورید و ادعای پیامبری کنید. :Khandidan!:

زمزم;66943 نوشت:
البته جناب نوری این گوی و این میدان کاری ندارد ،امتحان کنید شما که بحمد الله فطرت دارید و همه چیز را در نزد خویش دارید، مانند قران بیاورید و ادعای پیامبری کنید.

زمزم گرامی با اندیشه ی خود فکر می کنی سوال سختی پرسید ه ؟؟؟؟

جواب سوا ل تکراری شما کاملا ساده و مشخص است

همانطوریکه بارها هم گفته ام اندیشه ی محمد و نکته های قرآنی حرف دل و بیان وجدان انسانهااست و حرف سرشت پاک انسانی که خدا در وجود او بودیعه نهاده است

آیا می توان بهتر از وجدان انسانی و فطرت پاک خدایی آورد ؟؟؟؟ مسلما نمی توان

[="Red"]به قول آن شاعر بی مذهب ارجمند حافظ گرانقدر که می فرماید [/]

از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر یادگاری که در این گنبد دوار بماند

پس ایا می توان بهتر از وجدان و فطرت پاک خدایی آورد ؟؟؟ پس نمی توان بهتر از نکته های قرآن محمد آورد چونکه قرآن کتاب کامل فطرت است و وقتی که فطرت کامل باشد چطور می شود کاملتر ار آن آورد ؟؟؟؟

اما اینها دلیلی بر تقدس قرآن به عنوان سند منحصر بفردی برای جامعه ی انسانی نیست

چون خداوند در جمجمه ی هر انسانی قرآنی قرار داده است برخی به ندای آن توجه می کنند و برخی دیگر بلحاظ منافع و هوی و هوس آن را نادیده می انگارند

و محمد از جمله برترین کسانی بود که به ندای قرآن درونش توجه می کرد و این چنین با شجاعت و بصیرت بینظرش محمد شد

پس قرآن فقط یاد آور سرشت پاک انسانی است و هر انسانی در وجدانش قرآنی دارد
درست است که من قرآن را به عنوان سخن و کلام خود خدا قبول ندارم ولی پیرو نکته های قرآنی ام
چونکه من وجدان دارم پس قرآن دارم پس پیرو قرآن ووجدان انسانی خود هستم

[="Red"]و این چنین ساده و روشن عقاید خود را بیان می کنم شاید که شما فکر کنید[/] :hamdel:

غلامعلی نوری;66939 نوشت:

و من مطئنم خدا مرا عاقبت در راه عقایدم پیروز می گرداند همانطوریکه که محمد را پیروز گزداند و خود عاقبت به تنهایی بر مذهبیون غلبه خواهم کرد

و نیازی هم به لشگر و عسکر ندارم



سپاه وعامل پیروزی من آن چیزی است که درون جمجمه های دشمنانم نهفته است

[=Century Gothic]با سلام
و تشکر از عزیزان :Gol:
جناب نوری خوبید ؟!!
با کلمات بزرگ و جملات افسانه ای که انسان به جایی نمیرسد!؟
شما اصلا خودتان را با حضرت محمد (ص) مقایسه نکنید!!!
شما یک شخص ساده هستید که دچار بزرگ بینی هستید تمام !خدا را شکر که بنده از روز اولی که اینجا تشریف آوردید با اندیشه شما آشنا بودم!
و به زودی اگر اجازه بدهند تاپیکی از سیر نزولی شما با کلمات خودتان میگذارم تا با تناقضات خودتان بیشتر آشنا شوید!و برای عموم ماهیت متزلزل شما بیشتر پدیدار گردد!:Cheshmak:
آخه !بابا!معرفت کجاست!دم از شناخت میزنید!و بکام کفار سخن میگوید!؟
اگر پیامبر از خود سخن میگفت که باید از ادبیات عرب استفاده میکرد!!چرا دقت نمیکنید!!
عربهای که قسم به شمشیر و اسب داشتند و ..... !!!!
آخه همین الان کجا دیدی که در کتابی شما را به قلم قسم دهند!؟:Labkhand:

کجا دیدید شما در چه کتابی در کلام کدام شاعر و یا دانشمند این گفتار را ؟!
سوگند به آسمان:
والسماء و ما بناها به آسمان سوگند و به آنکه آنرا بنیان نهاد شمس/5
والسماء ذات البروج به آسمان سوگند که صاحب کاخهای رفیع و قصرهای بزرگ است بروج/2
والسماء ذات الحبک به آسمان سوگند که دارای ستارگان فراوان و خلق نیکوست ذاریات/7

سوگند به ستاره و به ماه:
والنجم اذا هوی به ستاره سوگند و حرکات آن نجم/2
فلا اقسم بمواقع النجوم و انه لقسم لو تعلمون عظیم
به موقعیت ستارگان سوگند که اگر دانا باشید می دانید که سوگندی بس بزرگ است واقعه/75و76
والسابحات سبحا سوگند به ستارگان که در مدار خود شنا می کنند نازعات/4

سوگند به خورشید و نور:
والشمس و ضحیها به خورشید سوگند و به همه نور و گرمایش ضحی
والضحی سوگند به هنگام چاشت که نور خورشید گسترده می شود.

سوگند به شب و روز:
واللیل اذا سجی قسم به شب به هنگامی که سکون گیرد و آرامش بخشد ضحی/2
واللیل اذا یغشی به شب سوگند به هنگامی که پرده آرامش و آسایش بگستراند اللیل/1
فلا اقسم بالشفق و اللیل و ما وسق
به رنگ سرخ غروب و به شب که هر چیز را پوشش است سوگند 17و18/ انشقاق
والفجر و لیال عشر
سوگند به صبح که دامن شب را می شکافد و قسم به شبهای ده گانه که مردم را برای کار خیر به شتاب
وامی دارد فجر/1و2

سوگند به زمین:
والارض و ما طحیها سوگند به زمین و به آنکه آنرا گسترد. شمس/7
والارض ذات الصدع به زمین سوگند که قابلیت شکافتن دارد. طارق/۱۲
[=Century Gothic]
سوگند به نفس آدمی (سوره شمس آیه 7)
سوگند به اسبان دوندهاي كه نفس زنان (به سوي ميدان جهاد) پيش ‍ رفتند. (سوره العادیات آیه 1)
سوگند به به انجير و زيتون (سوره تین آیه 1)
سوگند به طور سینین (سوره تین آیه 2)
سوگند به مکه (سوره تین آیه 3، سوره بلد آیه 1)

[=Century Gothic]
[=Century Gothic]یا حق
(اِنَّ السَمْعَ والبَصَرَ والفُوادَ كُلُّ اوُلئِكَ كانَ عَنهُ مسئُولا.)(اسراء:36)

رضا;66977 نوشت:
با سلام
جناب نوری خوبید ؟!!
با کلمات بزرگ و جملات افسانه ای که انسان به جایی نمیرسد!؟
شما اصلا خودتان را با حضرت محمد (ص) مقایسه نکنید!!!
شما یک شخص ساده هستید که دچار بزرگ بینی هستید تمام !خدا را شکر که بنده از روز اولی که اینجا تشریف آوردید با اندیشه شما آشنا بودم!

درود بر راستپذیران
باز شما ؟؟

بار ها و بارها جواب این ایراد های تکراری شما را داده ام اما کو هوش و حواس ؟؟؟

البته که من بزرگم چون می اندیشم و کور کورانه خود را مخاطب حرفای 1400 سال پیش محمد ،[="blue"](که برای آدم کردن یک عده آدمای نفهم بو گرفته ی بی فرهنگ بی تربیت سوسمار خور دختر زنده بگور کن گفته است )[/] نمی دانم

اما شما چی ؟؟؟

ببخشید جسارت مرا اما مثل اینکه زمان خود را با این همه درک قرن 21 گذاشته و به 1400 سال پیش عقبگرد کرده و خود را در میان و همطراز آ ن قوم نیمه وحشی دانسته و [="red"]خود را همچو آنان مخاطبان آیه های قرآن می دانید!!!! [/]

خود را بهمراه آن قوم مخاطب[="red"][="blue"] یا ایهالذین آمنوا می دانید[/][/] 1!!!

[="red"][="green"]بس کنید دیگر خواب بس است [/][/]
[="red"] [="green"]چرا بیدار نمی شید چرا ارزش خود را نمی دانید ؟؟؟ چرا اختیار و احوال خود را به 1400 سال پیش ارجاع می دهید چرا؟؟؟ چرا بزرگی تفکر خود را درک نمی کنید چرا؟؟؟؟؟[/]؟[/]

لا اله الا الله از دست شماها مقدس مآبان !!

آری من بزرگم چون می اندیشم واز نیروی بیکران اندیشه ی خدادای استفاده می کنم
اما شما ؟؟؟؟ بله !!!خود معترفید که کوچک هستید چونکه عقل و گم شده های خود را در میان آن قوم نیمه وحشی جستجو می کنید

بله من بزرگم و هر کس فکر کند او هم بزرگ است چون شایسته ی بزرگی است

پس چرا ذره ای فکر نمی کنید ؟؟؟ چرا بیدار نمی شید ای قوم بخواب رفته ؟؟؟ گویی که بر مغز و چشم وگوش شماقفل زده اند !!!

آری چه راست گفت محمد در رابطه به قوم خود که

[="blue"] خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ[/](البقرة/7)

خداوند بر دلهاي آنان و بر شنوايي ايشان مهر نهاده و بر ديدگانشان پرده‏اي است و آنان را عذابي دردناک است

آری من هم مشکلات محمد را در ارتباط با کند ذهنی قوم خود درک می کنم و بر روان پاک او درود می فرستم حقا که دلش از جمود فکری آن قوم واقعا بدرد می آمد
پس بروید قرآن را بخوانید که از دست آن مردم بی اندیشه چه دردهایی کشیده
پس من دیگر چه بگوییم پس بروید ای مقدس مآبان قرآن بخوانید
و من دیگر اشتیاقی ندارم که این تاپیک را ادمه دهم چرا که آنچه که برای بیداری شما لازم بوده همه را گفته ام و دیگر چیزی نیست که نگفته باشم ومثل اینکه متاسفانه با سنگ ودیوار حرف زده ام

[="red"] قَالَ إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللَّهِ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ[/](يوسف/86)

گفت من شکايت غم و اندوه خود را پيش خدا مي‏برم و از [عنايت] خدا چيزي مي‏دانم که شما نمي‏دانيد

[="red"][="blue"]شقشه هدرت ثم قرت !!11[/][/]

..یا ستار..

با سلام..

جناب غلامعلی نوری..

شما حتی معنای (سخن و کلام) بودن خدا را نمی توانید تفهم کنید،حال چطور می خواهید انرا تفصیل نمایید خودتان هم نمی دانید!!!

واقعا اگر شما در نهایت و شدت توان عقلی ؛ مبانی توحید و معارف بلند قرانی را تا همین حد فهمیده باشید؛جاهل مستضعف هستید ؛ والبته خورده ای بر شما نخواهد بود؛......خب حداقل از سطح تفکرات شما به نظر چونین به دست می اید............ولی اگر قضیه لجبازی ، هوای نفس و غیرهم باشد ؛ می دانید که نتیجه اش چیست!!!

--------------------------------------------------------------

[="Red"]و مَنْ لَمْ یجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِنْ نُورٍ..[/]

و کسی که خدا نوری برای او قرار نداده، نوری برای او نیست!...:Sham:

یا حق

erfan_alavi;67004 نوشت:
شما حتی معنای (سخن و کلام) بودن خدا را نمی توانید تفهم کنید،حال چطور می خواهید انرا تفصیل نمایید خودتان هم نمی دانید!!!

در قرآن همه اش تناقض هاو اوج و حضیض های ادبیات بشری موج میزند اما شما مثل اینکه اصلا نمی خواهید اینها را قبول کنید

از طرفی می گوید[="red"] لیس کمثله ی شیء[/] هیچ چیز مانند او نیست و از طرفی این گفته رانقض کرده برای او چیزی شبیه به دست می سازد می شود [="red"]یدالله[/] !!!!!!!

از طرفی می گوید [="red"]لَا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ [/](الأنعام/103)

[="blue"]چشمها او را نمی بینند !!![/]

و از طرفی می گوید [="red"]إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ[/](القيامة/23)

[="blue"]و به پروردگارش مي‏نگرد!!!!!!![/]

تا کی می خو اهید خود را گول بزنید و گریز تاویل می زنید چرا این تناقض های آشکار را نمی بینید ؟؟؟؟ چرا ؟؟؟

از طرفی به صراحت می گوید خود خدا واقعا با موسی حرف زد
[="red"]
وَكَلَّمَ اللَّهُ مُوسَى تَكْلِيمًا[/]

از طرفی شما باز تاویل کرده و خود را گول می زنید نه منظور حرف زدن با دو لب نبوده بلکه چیز دیگری بوده است !!!!!

در ضمن در پاسخ این سوال نیز ناتوانید که اگر محمد بالاتر از موسی است چرا خدا مستقیما با محمد حرف نزد ؟؟؟؟
چقدر تاویل چقدر خود فریبی تا کی ؟؟؟؟
چرا اینقدر شهامت ندارید که از وجدان خود بپرسید تا کی باید اسیر اینگونه افکار باشیم ؟؟؟

می دانم مشکل شما چیست ؟؟

مشکل شما ترس است !!! از چه می ترسید از آگاهی یافتن و سوال کردن ؟؟؟

یا از عذاب و جهنم ؟؟؟؟

باز از طرفی می گوید خدا در همه جایی هست

واز طرف دیگر می گوید [="red"]وجاءربک [/] پروردگارت آمد !!!!
این چه جور خدایی است که هم در همه جا حضور دارد وهم از جایی به جای دیگر میرود و جای اولش خالی و تهی از او می شود !!!!!

باز شما خود را گول زده و می گویید نه منظورش در اینجا این است که امر پروردگارت آمد !!!!!!

[="blue"] مگر کلمه ی امر قطحی شده بود که بین جاء و ربک گذاشته نشده بود[/] که اینقدر معنی شبهه انگیزی به جمله ندهد ؟؟؟؟

چقدر خود فریبی چقدر بی فکری ؟؟؟

ازطرفی می گوید[="red"] انتم الفقراء الی الله [/] [="blue"]و ان الله لغنی عن العالمین [/] واز طرفی می گوید آیا کسی هست که به خدا قرض بدهد ؟؟؟

[="red"] چرا اینقدر تناقض در قرآن هست[/] ؟؟؟؟

مگر خود قرآن نگفته اگر آن از جانب غیر خدا بود اختلاف ها ی زیادی در آن می یافتند!!!

د
[="blue"] أَفَلَا يتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرً[/]ا(النساء/82)

آياچرا درقرآن نمي‏انديشند؟؟؟ اگر از جانب غير خدا بود قطعا در آن اختلاف بسياري مي‏يافتند

اگر این مثالها اختلاف و تناقض نیست پس چیست ؟؟؟؟

[="red"] بنابر این خود قرآن اعتراف دارد که غیر سخن خداست !!!! اما شما کاسه ی داغتر از آش شده اید و فقط تاویل می کنید
[/]
مثل اینکه قرآن برای شما فقط شده کتاب معما ی بگرد و تاویل پیدا کن و کتاب چیستان و تست هوش تاویل پیداکردن !!!!

اگر اینطور است چرا قرآن خودش بارها تکرار کرده است که آن را ساده و روشن و آشکار نازل کرده ایم ؟؟

وَلَقَدْ يسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ(القمر/17)
و قطعا قرآن را براي پندآموزي آسان کرده‏ايم پس آيا پندگيرنده‏اي هست

از طرفی در قرآن از قول خدا می گوید گفته و کلام من تغییر ناپذیر است ([="red"] ما یبدل القول لدی ![/]!)

واز طرف دیگر حرف دیروز خود را منسوخ کرده و آیه ی جدیدی می دهد و کلام خود را بخاطر مصالح و منافع آن قوم بی فرهنگ پست تغییر می دهد !!!!!

اگر اینها تناقض نیست و اختلاف نیست پس چیست ؟؟

از طرفی می گوید

[="red"] لیس للانسان الا ما سعی[/] = برای انسان هیچ چیزی جز آنچه تلاش کرده حاصلی نیست

و از طرف دیگر این حرف خود را نقض کرده و می گوید خدا بهر که بخواهد بی حساب پاداش می دهد

از طرفی می گوید [="blue"]اگر کسی غیر از اسلام دینی داشته باشد ازو به هیچ وجه پذیرفته نمی شود !!![/]

و از طرف دیگر این حرف خود را پس گرفته و در تضاد می گوید

[="red"]إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيهِمْ وَلَا هُمْ يحْزَنُونَ[/](البقرة/62)

[="blue"]در حقيقت کساني که [به اسلام] ايمان آورده و کساني که يهودي شده‏اند و ترسايان و صابئان هر کس به خدا و روز بازپسين ايمان داشت و کار شايسته کرد پس اجرشان را پيش پروردگارشان خواهند داشت و نه بيمي بر آنان است و نه اندوهناک خواهند شد

[/]
آیا این عدالت کدام خدا است که مرا به زعم شما بخاطر این ایرادت منطقی ومسلم بدوزخ بفرستد ؟؟؟

اگر خدا ی جهان این است که این قرآن را با این همه تناقض فرستاده پس من هم باکی از بدوزخ او رفتن ندارم

چرا که مانند بقیه ی تناقضات قرانی وعده ی دوزخ نیز با ایات دیگر نسخ شده و این خدا معلوم نیست که کدام حرفش را باید بپذیریم

خلاصه اینکه قرآن که خود را ساده روشن و مفصل ، آشکار و بدون شک عنوان می کند از تناقض و اختلاف و نکات مشکوک و دو پهلوی بسیاری بر خوردار شده است

که نه باید از دوزخش ترسید و نه به بهشتش امید داشت چونکه تناقض ها زیاد است و معلوم نیست کدام وعده یا وعید را باید بپذیریم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

موضوع قفل شده است