عام و کلی

تب‌های اولیه

65 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

کریم;531155 نوشت:
عرض کردم که ئرست است که شان نزول در مورد افراد خاصی است اما مفاد آیات منحصر در آنها نیست بلکه وقتی شما الغاء خصوصیت کیند یعنی اینکه از افرادی که مورد شان نزول هستند صرفنظر کنید افراد زیادی می بینید که مصداق این آیات هستند که این آیات مسلم شامل آنها هم خواهد شد. به معنای دیگر مفاد آیات منحصر در آن اشخاص خاص نیست.

با سلام و تشکر. خب با این وصف همان شبهه پیش می آید که امری را به تمام تکذیب کنندگان نسبت می دهد که در تمام آنها صادق نیست ولی در متن هیچ تخصیصی برای آن ذکر نشده است.

tazkie;531953 نوشت:
با سلام و تشکر. خب با این وصف همان شبهه پیش می آید که امری را به تمام تکذیب کنندگان نسبت می دهد که در تمام آنها صادق نیست ولی در متن هیچ تخصیصی برای آن ذکر نشده است.

عرض کردم که این آیات اصلا از آن باب نیست بلکه مورد نزول آیت خاص است وعام نیست ولی اگر همین اوصاف در شخص دیگری وجود داشته باشد با الغاء خصوصیات شامل او هم خواهد شد.

کریم;532042 نوشت:
عرض کردم که این آیات اصلا از آن باب نیست بلکه مورد نزول آیت خاص است وعام نیست ولی اگر همین اوصاف در شخص دیگری وجود داشته باشد با الغاء خصوصیات شامل او هم خواهد شد.

با سلام. خب طبق فرمایش شما، صرفاً این آیات در صورت شباهت اشخاص دیگر به این شخصیت خاص مورد نظر، بر آنها نیز قابل اطلاق است. خب در اینجا، من درست متوجه نمی شوم که چه امر هدایتگرانه ای هست، توضیح بیشری بفرمایید تا روشن شود که این مطلب چه کمکی به هدایتی فردی مثل من می کند.

tazkie;532044 نوشت:
با سلام. خب طبق فرمایش شما، صرفاً این آیات در صورت شباهت اشخاص دیگر به این شخصیت خاص مورد نظر، بر آنها نیز قابل اطلاق است. خب در اینجا، من درست متوجه نمی شوم که چه امر هدایتگرانه ای هست، توضیح بیشری بفرمایید تا روشن شود که این مطلب چه کمکی به هدایتی فردی مثل من می کند.

ببینید در همین مثال مورد اشاره شما یعنی وره ماعون می بینید کسی که روز قیامت را تکذیب کند از نشانه ای او این است که یتیم را از خود می راند وودیگران را بر طعام تشویق نمی کند. این سخنان اولا نشانه های کفار ومنکران قیامت را برای ما روشن می کند که اگر متوجه شدیم این صفات در ما هم وجود دارد سعی کنیم آنها را از خود دور کنیم وبیانگر صفات خبیثه وزشت در قالب مصداق ومثال است که تاثیر زیادی هم در مخاطب دارد.

tazkie;507471 نوشت:

مطففین 10 الی 14 (در این آیات هم معتد اثیم بودن تکذیبگران مدّ نظر است و هم اینکه هر وقت آیات را بشنوند آنرا اساطیر پیشینیان می دانند)

[=Traditional Arabic]إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ [=Traditional Arabic]فَالَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ قُلُوبُهُم مُّنكِرَةٌ وَهُم مُّسْتَكْبِرُونَ

مورد دیگر در آیات مورد بحث، این آیه بود. آیا هر کس به آخرت ایمان نمی آورد که گویا هیچ تخصیصی ندارد، الزاماً قلبی منکر دارد و اهل استکبار است؟ ممکن نیست استنتاجهای غلط یا دست نیافتن به براهین منطقی، باعث انکارگری او شده باشد؟ آیا ممکن نیست این فرد از مستضعفین فکری باشد؟

tazkie;532352 نوشت:
مورد دیگر در آیات مورد بحث، این آیه بود. آیا هر کس به آخرت ایمان نمی آورد که گویا هیچ تخصیصی ندارد، الزاماً قلبی منکر دارد و اهل استکبار است؟ ممکن نیست استنتاجهای غلط یا دست نیافتن به براهین منطقی، باعث انکارگری او شده باشد؟ آیا ممکن نیست این فرد از مستضعفین فکری باشد؟

ایمان عقد ویقین وباور قلبی است واین ایمان زمانی است که بر شخص عرضه شود واز آن سر باز زند. کسی که اصلا دین به او نرسیده است ودعوت نشده است چطور می خواهد ایمان بیاورد. از کلمه استکبار وقلوب منکره می توانید استفاده کنید که این اشخاص کسانی هستند که ایمان بر آنها عرضه شده وخود سر باز زده اند.

کریم;532718 نوشت:
ایمان عقد ویقین وباور قلبی است واین ایمان زمانی است که بر شخص عرضه شود واز آن سر باز زند. کسی که اصلا دین به او نرسیده است ودعوت نشده است چطور می خواهد ایمان بیاورد. از کلمه استکبار وقلوب منکره می توانید استفاده کنید که این اشخاص کسانی هستند که ایمان بر آنها عرضه شده وخود سر باز زده اند.

با سلام. گاهی هم یک سری پیشفرضهای غلط باعث عدم پذیرش هستند و همیشه مسئله عناد و استکبار نیست. آیا قرآن به این مسئله توجه فرموده است؟

tazkie;533405 نوشت:
با سلام. گاهی هم یک سری پیشفرضهای غلط باعث عدم پذیرش هستند و همیشه مسئله عناد و استکبار نیست. آیا قرآن به این مسئله توجه فرموده است؟

سلام
پیش فرض مثل چی؟

کریم;533923 نوشت:
سلام
پیش فرض مثل چی؟

با سلام. خب برخی مسائلی رو هم به صورت پیشفرض پذیرفته اند، مثلاً حقوق بشر رو یک اصل غیرقابل انکار می دونن و این باعث میشه برخی احکام رو رد کنن. یا برخی شبهاتی در ذهن دارن که عقلشون قدرت حل اونها رو نداره و خودشون هم زیاد با مراکز مذهبی ارتباط ندارن که جواب رو از اهل فن بگیرن یا اگر جوابو بگیرن ذهنشون نمی تونه جوابو هضم کنه. وضعیت این افراد چطور خواهد بود؟

tazkie;534995 نوشت:
با سلام. خب برخی مسائلی رو هم به صورت پیشفرض پذیرفته اند، مثلاً حقوق بشر رو یک اصل غیرقابل انکار می دونن و این باعث میشه برخی احکام رو رد کنن. یا برخی شبهاتی در ذهن دارن که عقلشون قدرت حل اونها رو نداره و خودشون هم زیاد با مراکز مذهبی ارتباط ندارن که جواب رو از اهل فن بگیرن یا اگر جوابو بگیرن ذهنشون نمی تونه جوابو هضم کنه. وضعیت این افراد چطور خواهد بود؟

با عرض سلام واعتذار از تاخیری که بوجود آمد.
خداوند متعال می فرماید:و لا تقف ما لیس لک به علم إنّ السمع والبصر والفؤاد کل اؤلئک کان عنه مسئولا،(اسرائ/36) چیزی را که به آن علم نداری دنبال مکن، زیرا گوش وچشم وقلب همه مورد پرسش قرار خواهند گرفت.
با توجه به آیه شریفه اعضای بدن انسان در قبال کاری که انجام می دهند مسئولیت دارند وانسان باید از آن بصورت صحیح استفاده کند. متاسفانه خیلی ها بدون آنکه در مورد چیزی علم داشته باشند اظهار نظر می کنند واین کار درستی نیست وباید جوابگو باشند. وکسی که در مورد علوم دینی تخصص ندارد نباید اظهار نظر کند ویک طفه به قاضی برود وبا توجه به منشور حقوق بشر احکام دینی را تخصیص بزند.
به هر حال این امور اگر از روی علم وآگاهی باشد ویا شخص جاهل مقصر باشد یعنی با اینکه می توانست نرفته یاد بگیره وکوتاهی کرده است باید جوابگو باشد اما اگر جاهل قاصر باشد وشرایط ومحیط به نحوی بوده که او را به این سمت سوق داده وامکان کسب علم وآگاهر نبوده است مورد عفو قرار می گیرد.

با عرض سلام و تشکر از پاسخگویی و بردباری کارشناس گرامی. پیش از ادامه بحث من یک نکته را می پرسم: آیا موارد تخصیص در امور عام و کلی، باید حتماً در همان منبعی که آن سخن عام یا کلی را بیان کرده است، ذکر شوند، یا می تواند تخصیصی باشد که ما به صورت عقلی بعد از خواندن یا شنیدن آن سخن متوجه آن می شویم؟

tazkie;552431 نوشت:
با عرض سلام و تشکر از پاسخگویی و بردباری کارشناس گرامی. پیش از ادامه بحث من یک نکته را می پرسم: آیا موارد تخصیص در امور عام و کلی، باید حتماً در همان منبعی که آن سخن عام یا کلی را بیان کرده است، ذکر شوند، یا می تواند تخصیصی باشد که ما به صورت عقلی بعد از خواندن یا شنیدن آن سخن متوجه آن می شویم؟

مخصص یا لفظی ویا لبی که همان مخصص عقلی است یعنی این تخصیص با تخیص عقل آنقدر واضح وروشن است که دیگر نیاز به بیان آن نیست ویا اینکه امری ارشادی هست که ما را به این مخصص عقلی راهنمایی می کند.

کریم;552674 نوشت:
مخصص یا لفظی ویا لبی که همان مخصص عقلی است یعنی این تخصیص با تخیص عقل آنقدر واضح وروشن است که دیگر نیاز به بیان آن نیست ویا اینکه امری ارشادی هست که ما را به این مخصص عقلی راهنمایی می کند.

سلام. با این حساب آیا باید بگوییم تخصیص آیات ذیل نیز امری روشن است که قرآن به صورت روشن به تخصیص نپرداخته است:

[=Traditional Arabic]فَلاَ تُعْجِبْكَ
[=Traditional Arabic]أَمْوَالُهُمْ وَلاَ أَوْلاَدُهُمْ إِنَّمَا يُرِيدُ اللّهُ لِيُعَذِّبَهُم بِهَا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا
[=Traditional Arabic] وَتَزْهَقَ أَنفُسُهُمْ وَهُمْ كَافِرُونَ

بقره 55

[=Traditional Arabic]الأَعْرَابُ أَشَدُّ كُفْرًا وَنِفَاقًا
[=Traditional Arabic] وَأَجْدَرُ أَلاَّ يَعْلَمُواْ حُدُودَ مَا أَنزَلَ اللّهُ عَلَى رَسُولِهِ وَاللّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ

بقره 97

tazkie;554156 نوشت:
فَلاَ تُعْجِبْكَ
أَمْوَالُهُمْ وَلاَ أَوْلاَدُهُمْ إِنَّمَا يُرِيدُ اللّهُ لِيُعَذِّبَهُم بِهَا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا
وَتَزْهَقَ أَنفُسُهُمْ وَهُمْ كَافِرُونَ

بقره 55

الأَعْرَابُ أَشَدُّ كُفْرًا وَنِفَاقًا
وَأَجْدَرُ أَلاَّ يَعْلَمُواْ حُدُودَ مَا أَنزَلَ اللّهُ عَلَى رَسُولِهِ وَاللّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ


قبلا هم عرض کردم اول باید خود آیات قرآن را مطاعه کرد ودید تخصیصی دارند یا نه، در مورد آیه دوم قبلا بحث کردیم ومخصص های آن را هم از آیات ماقبل ومابعد خودش بیان داشتیم در مورد سایر آیات هم همینطور است. بنده نگفتم که حتما آیات قرآن مخصص لبی دارند بلکه عرض بنده در این بود که از نظر علمی واصول فهم احادیث وآیات قرآن چنین چیزی غلط ومحال نیست.
موضوع قفل شده است