تعادل

تعادل در امیال و غرائز

انجمن: 

انسان مجموعه ای از امیال و غرائز را داراست
ولی اگر این امیال از تعادل خارج شود خطرناکترین ضرر را به انسان می زند یعنی
عقل را کمرنگ و یا خدای ناکرده از کار می اندازد و بر سیطره ی بدن انسان حکمفرما می شود و زمام امور را به دست می گیرد
این می شود هواپرستی
که به حق سرچشمه ی غفلت و بی خبری است
حالا سوال من از دوستان این است که اگر امیال و غرائز بر انسان حکمفرما شود و به استناد اینکه نقش عقل کمرنگ و یا بی رنگ شده آیا تنها به خودش آسیب می زند یا به دیگران هم آسیب می رساند
و در آخر را بطه ی این بحث را با مواد مخدر صنعتی که ذهن و عقل را دچار اختلال می کند (بعضا برای همیشه) توضیح دهید

تا کجا از دین سؤال کنیم؟

با سلام و احترام

در قرآن کریم آمده است: «ای کسانی که ایمان آورده‌ اید. از چیزهایی نپرسید که اگر برای شما آشکار گردد شما را ناراحت می کند!» [مائده 101]

یا در آیه دیگری حضرت موسی (ع) در اجرای دستور خداوند از دقت بیشتر در جزئیات حکم الهی نهی کرده و به قوم خود می گوید: «آنچه به شما دستور داده شده (هر چه زودتر) انجام دهید.» [بقره 68]

آیا این آیات مفهومی ناظر بر عدم افراط در پرسش از دین دارند؟ آیا به نهی از عسر و حرج اشاره می کنند؟ اگر این گونه است مرز این تعادل کجاست؟

سؤال بنده این است که مفهوم آیات فوق دقیقاً چیست؟ و مهم تر و کلی تر این که تا کجا باید از دین سؤال کرد؟

از عالمی نیز شنیده بودم که خود ائمه (ع) گاهی عمداً قبل از رفتن به مستراح به لباس خود کمی آب می پاشیدند تا پس از خروج از مستراح با شک و تردید نجاست مواجه نشوند. در واقع نوعی خودفریبی یا تساهل و تسامح برای پیشگیری از مشقت در آینده!

آیا ما هم مجازیم به همین ترتیب عمل کنیم تا زحمت کمتری از جانب احکام دین تحمل کنیم؟

ممنون. :Hedye:

اگر خدا عادل است چرا بعضی فقیرند بعضی غنی؟(کارشناس:فرقان)

انجمن: 

اگر خدا عادل است چرا بعضی فقیرند بعضی غنی؟